سوءاستفاده اجباري از كارمندان به عنوان سياهي لشكر انتخاباتي
سازمان
ميراث فرهنگي با اختصاص بودجه هنگفت از بيت المال و با استفاده ازكاركنان
دستگاه هاي مختلف، ميتينگي را در استاديوم صد هزار نفري آزادي برگزار مي
كند.
کیهان:
به گزارش رجانيوز، طبق برنامه ريزي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، اين ميتينگ
در روز پنجشنبه 29/1/92 با حضور بيش از يكصد هزار نفر از اعضاي سازمان ها و
دستگاه هاي مختلف سراسر كشور تحت عنوان جشن و مراسم تقدير از دست
اندركاران سفرهاي نوروزي برگزار خواهد شد. انتخاب پوشش تقدير از
برگزاركنندگان سفرهاي نوروزي در حالي است كه براساس برنامه ريزي هاي انجام
شده، قرار است كه ازكانديداي انتخاباتي جريان انحرافي نيز با وجود اينكه
مسئوليت كنوني او هيچ ارتباطي به اين همايش ندارد، رونمايي شود!
رجانيوز كه سالها از دولت حمايت مي كرد و پس از عملكرد حلقه انحرافي، به صف
منتقدان پيوسته مي افزايد: كليه هزينه هاي مربوط به ساخت جايگاه، نور،
صدا، تصويربرداري، دعوت از هنرمندان، موسيقي، مجري، قاري، تبليغات محيطي،
چاپ كارت هاي دعوت و هزينه هاي مرتبط از محل يكي از مراكز وابسته به
سازمان ميراث تأمين شده كه حدود بيش از 800 ميليون تومان برآورد شده است.
از سوي ديگر براي پر كردن ورزشگاه بزرگ آزادي، براي تمام استان ها و
سازمان ها سهميه مشخص شده است تا با حضور پرسنل و مرتبطين خود استاديوم
آزادي را پر كنند كه از جمله مي توان به سهميه هاي اختصاصي زير اشاره كرد؛
هلال احمر 30 هزار نفر، سازمان ميراث فرهنگي 20 هزار نفر، سازمان حمل و
نقل و راهداري 10هزار نفر، وزارت كشور(فرمانداران، بخشداران، شهرداران
و...) 10 هزار نفر، آموزش و پرورش (دانش آموزان و كادر استان هاي تهران،
البرز، قزوين، قم و...) 10 هزار نفر، بخش خصوصي و گردشگري 10 هزار نفر
و... پرسنل سازمان ميراث فرهنگي هم براي حضور در مراسم به همراه خانواده
هاي خود (حداكثر تا 10نفر) توجيه شده اند.
همچنين گفته مي شود در پي
هماهنگي با وزير ارتباطات مقرر شده است كه شركت رايتل وابسته به سازمان
تأمين اجتماعي، مسئوليت پذيرايي (بسته هاي پذيرايي و ناهار روز مراسم) را
به سبك هواپيمايي و توسط كترينگ هواپيمايي ماهان تهيه و آماده و در ميان
مدعوين توزيع كند كه براي اين كار هزينه هر نفر 40 هزارتومان برآورد شده
است.
سازمان ميراث فرهنگي مبالغي را تحت عنوان هزينه هاي سفر نوروزي به
استان ها به منظور هزينه حمل و نقل و پذيرايي بين راهي مدعوين اختصاص
داده است كه جمعاً حدود 6 ميليارد تومان تخمين زده مي شود.
اين گزارش
حاكي است: برخي از مدعوين مراسم روز 29 فروردين از نحوه جمع آوري ليست
افراد و حضور در مراسم و فيلم و عكس برداري و... ابراز نگراني كرده و
احتمال مي دهند كه پس از سپري شدن اين مقطع، در آينده با مشكلات جدي مواجه
شوند، بنابراين تمايل چنداني براي حضور در مراسم ندارند. برخي از مدعوين
نيز از نحوه هزينه كردها و مخارج اين مراسم كه منشأ آن نامشخص و شبهه ناك
است ابراز نگراني كرده و عقيده دارند حضور در اين مراسم صحيح نيست.
انتظار مردم از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور آن است كه در شرايط
اقتصادي حساس كنوني و در حالي كه اقشار كم درآمد با شرايط معيشتي سختي دست
به گريبانند، اجازه ندهند چند ميليارد تومان از كيسه بيت المال براي
تبليغات انتخاباتي حلقه انحرافي هزينه شود.
گفتني است كه از دستگاه
هاي قضايي و اطلاعاتي كشور پذيرفته نيست كه بعد از وقوع واقعه و اتلاف
ميلياردها تومان از بيت المال فقط در حد گزارش ماجرا بسنده كنند.
ترور شخصيت توسط تروريست هاي اجاره اي
يك
سايت حق العمل كار كه در خدمت محافل فتنه گر و گروهك هاي ضدانقلاب فعاليت
مي كند، در اقدامي انتحاري به تخريب و ترور شخصيت دكتر باقري لنكراني
مدير اسبق بهداشت پرداخت.
کیهان:
سايت «ب» توسط شماري از عناصر جدا شده از يك سايت (وابسته به محسن رضايي)
اداره مي شود. اين گروه ابتدا خود را اصولگرا جا مي زدند اما بعدها، به
آلت دست محافل فتنه گر تبديل شدند و هم اكنون توليدات آنها در خدمت عمليات
رواني رسانه هاي بدنامي نظير راديو فردا، كلمه، جرس و بي بي سي قرار
دارد.
سايت ياد شده با حمله به خانواده (!) دكتر لنكراني مدعي شده كه
خانواده وي در دوران رژيم شاه در حكومت جايگاه داشته و پدر او از سلطنت
طلبان تند بوده و در ساواك نيز مسئوليت داشته است.
اين سايت همچنين
مدعي شده كه دكتر لنكراني زندگي تجملاتي دارد و همسر او هر ماه با سفر به
دبي، خريدهاي خود اعم از پوشاك و لوازم خاص را از دبي خريداري مي كند.
اين سايت حق العمل كار عمله جريان نفاق پس از انجام ترور شخصيت، به خاكستري
سازي! خبر خود پرداخته و نوشته است: لازم به ذكر است كه از نظر منطقي، نه
فرزند در برابر اعتقادات و عملكرد پدر مسئول است و نه زندگي مرفه داشتن و
خريدهاي ماهانه از دبي جرم تلقي مي شود. بلكه روي سخن با اين گروه خود
عمار پندار است كه دست از ظاهرگرايي و تخريب رقيب تحت پوشش ارزشها دست
برداشته و براي نقد عملكرد، شاخصهاي اصلي را مد نظر قرار دهند.
در پي
اين حركت سايت حامي فتنه سبز، دكتر لنكراني در مصاحبه با صابرنيوز و درباره
خانواده خود گفت: مرحومه مادرم، سيده اي بودند مهربان و دلسوز و از هيچ
كوششي در جهت تعليم و تربيت صحيح ما دريغ نمي كردند. انشاءالله خداوند حق
ايشان را بر من حلال فرمايد و در اين ايام سوگواري حضرت زهرا سلام الله
عليها، روح همه مؤمنين و مؤمنات و ايشان را قرين رحمت واسعه خود فرمايد.
پدر بنده در صنعت آلومينيوم فعال بود و آن زمانها، صنعت آلومينيوم در
ايران تازه تأسيس و نوپا بود. اما با توجه به مصارف مختلف اين فلز سبك و
دير اكسيده شدن آن، به سرعت مورد استقبال و مصرف در صنايع مختلف قرار
گرفت. ابتدا پدرم با كار در اين صنعت شروع كرد و مدت ها بعد، توانست با
تلاش و پشتكار كارگاه و كارخانه اي را راه اندازي كند. ايشان قبل از
انقلاب هيچ گونه مسئوليت و سمت دولتي نداشتند.
وي درباره همسر و وضعيت
زندگي خويش گفت: الحمدلله در دوران دانشجويي توفيق شامل حال بنده شد، و
خداوند توفيق ازدواج با همسر مورد نظرم را عطا كرد و بسيار از زندگي ام
راضي هستم. بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي
گشتيم عمده وسايلي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به
تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي
شد.
لنكراني افزود: ما از ابتدا كه زندگي مشتركمان را شروع كرديم سعي
كرديم يك زندگي ساده و مؤمنانه اي داشته باشيم و در زندگي قانع و شاكر
باشيم. حقيقتاً افتخار مي كنم كه همسرم يك خانم قانعي است، ايشان از اول
هم اين چنين بودند و تا الان هم يك زندگي همراه با قناعتي را گذرانده ايم.
ما زماني كه بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي
گشتيم عمده چيزهايي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به
تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي
شد.
وي در پاسخ اين سؤال چرا بعد از دوره وزارتتان به شهرستان
برگشتيد؟ مي گويد: بنده بعد از دوره وزارت ترجيح دادم به شيراز برگردم و
درس و بحث و تحقيقات علمي را در كنار طبابت و درمان در شيراز دنبال كنم.
يكبار يادم هست توفيقي حاصل شد خدمت رهبر معظم انقلاب روحي فداء رسيدم،
اين موضوع را خدمت ايشان عرض كرده و كسب تكليف نمودم، ايشان به اين مضمون
فرمودند كه «اين اموري كه شما مي گوييد، كارهاي خوبي است، اما در كنار
آنها، امور اجتماعي را هم دنبال كنيد». عرض كردم: حضرت آقا، كار سختي است،
هم فعاليت اجتماعي و هم طبابت و هم تحقيقات. رهبر انقلاب به بنده فرمودند:
«كار سختي است اما مي شود!» بالاخره بنده از ايشان كسب تكليف كردم و در
شيراز به تحقيقات علمي، طبابت و درمان و سياست و امور اجتماعي در حد توان
پرداختم. انشاءالله خداوند از ما راضي و لبخند رضايت بر لبان مبارك رهبري
معظم و مردم مؤمن و قدرشناس قرار گيرد.
ايستادگي رهبر ايران به كابوس غرب تبديل شده است
يك
روزنامه فرانسوي تصريح كرد مذاكره با ايران به كابوسي براي قدرت هاي غربي
و مايه افسردگي آنان تبديل شده چرا كه نمي توانند رهبر ايران را
بترسانند.
کیهان:
لوموند در گزارشي نوشت: از چند سال پيش قدرت هاي غربي، خطر دچار شدن به
افسردگي و گفت وگوهاي كابوس آميز را به جان مي خريدند بي آن كه بتوانند
نتيجه اي بگيرند چرا كه نمي توانند آيت الله خامنه اي را بترسانند. او هم
جلوي آنان مي ايستد.
لوموند اضافه كرد: مقاومت ايران، محك آزمايش جهان
چند قطبي است. شركت كنندگان كنفرانس آلماتي مي گويند ما دور خودمان
چرخيديم و حتي تاريخ جديد مذاكره تعيين نشد.
لوموند مي افزايد: راههاي
موازي براي نزديك كردن ايران و آمريكا نمي تواند كارساز باشد چرا كه دعوت
آمريكا به مذاكره ديگر اعتباري ندارد و ايران نيز در اين دوران پيش از
انتخابات نمي تواند از جهت گيري هاي ملي گرايانه دوري جويد.
استعفاي مدير عامل رايتل در اعتراض به حلقه انحرافي
منابع
آگاه از استعفاي حميدرضا فرنگ مديرعامل شركت رايتل در اعتراض به فشار
حلقه انحرافي براي بهره برداري انتخاباتي از امكانات اپراتور سوم خبر
دادند.
کیهان:
به گزارش نداي انقلاب اين استعفا زماني صورت گرفت كه اعلام شد رايتل
پشتيبان مالي تجمع بزرگ انتخاباتي حلقه انحرافي در ورزشگاه يكصد هزار نفري
آزادي را برعهده گرفته است.
براين اساس، بعد از روي كار آمدن
مديرعامل شركت شستا و پس از ماهها فشار حلقه انحرافي براي در اختيار گرفتن
اپراتور رايتل اكنون قرار است يكي از اعضاي هيأت مديره رايتل كه مورد
اعتماد حلقه انحرافي است جايگزين وي شود.
پيش از اين نداي انقلاب در
خبري از نفوذ حلقه انحرافي در يكي از اپراتورهاي كشور و پيامك شعار اصلي
اين طيف يعني «زنده باد بهار» براي شماري از مردم خبر داده بود كه البته
اين سامانه پيامكي توسط دستگاه قضايي توقيف شد.
مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران،
آیتالله محمدعلي موحدی کرمانی در خطبههای امروز نماز جمعه تهران با
عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و سفارش مومنین و مسلمین
به امر تقوا برای خروج از مشکلات اظهار داشت: جهاد حضرت زهرا(س) یکی از
ابعاد ویژه زندگی بانوی عالم است که باید در زندگی خود از ایشان تمامی
مسائل را بیاموزیم و باید به این مسئله واقف باشیم که بعد از رحلت
پیامبر(ص) به جامعه باید بصیرت و بینش داد.
وی در ادامه با عرض
تسلیت به زلزلهزدگان استان بوشهر بیان داشت: احساس همدردی خود را با مردم
زلزلهزده در مناطق مختلف استان بوشهر به خاطر این حادثه تلخ، اعلام
ميدارم و براي آنها طلب رحمت میکنم.
خطیب نماز جمعه تهران با
اشاره به انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: مسئولان باید بدانند که
مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین براي آنها و همه مردم
در این عرصه مامور هستند که این امانت الهی را به انسانهای لایق واگذار
کنند.
آیتالله موحدی کرمانی افزود: اگر ملت در آراء خود کوتاهی
کنند و شخصی نالایق را به عنوان رئیسجمهور برگزینند، قطعا در این مسئولیت
مرتکب جرم شدهاند چرا که به آن شخص در انتخابات آتی رای دادهایم و
کاندیداها و مردم باید در امانت الهی دقت ویژهای داشته باشند.
وی
خطاب به مردم در بهتر برگزار شدن انتخابات ریاست جمهوری گفت: شما که رای
میدهید مراقب باشید به شخصی که اهل عمل است رای بدهید و بهتر است با
تحقیق و بررسی سوابق انقلابی، ولایی و تجربیات اجرایی، دینی به شخص مناسب
رای دهید.
خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: شناخت از کاندیداها یا به صورت مستقیم و یا از طریق تحقیق درباره آن فرد صورت میگیرد.
آیتالله
موحدی کرمانی با اشاره به نامگذاری امسال با نام حماسه سیاسی حماسه
اقتصادی خاطرنشان کرد: مردم با حضور گسترده خود باید مشت محکمی برای
مرتبهای دیگر به دشمنان داخلی و خارجی بزنند و برای همیشه دشمنان را از
ضربه زدن به نظام مایوس کنیم.
وی تصریح کرد: لبیک گفتن به ندای
امام و رهبری و اطاعت از ولایت فقیه که ادامه ولایت پیامبر از جمله وظایف
ملت ایران در تمامی عرصهها است و باید خواسته مقام معظم رهبری را در
نامگذاری سال جدید محقق کنیم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به
نقش شورای نگهبان در تایید کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت:
این شورا با ملاحظه شرایط موجود در قانون صلاحیت شخص مورد نظر را برای
کاندیداتوری در انتخابات تایید میکند و به ویژگیهایی همچون مدیریت، تدبر،
حسن سابقه، تقوا، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و امانتدار بودن
کاندیدای مورد نظر خود توجه خواهند کرد.
آیتالله موحدی کرمانی
افزود: در این ایام سالگرد قطع رابطه ایران با شیطان بزرگ را داشتيم و
مسئلهای که حائز اهمیت است پیشرفت و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بدون
وابستگی به دشمنان است و توانستهایم با خودسازی دشمنان را به عقبنشینی
وادار کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اخیرا فرقه وهابیت
جزوههایی را در اختیار زائران خانه خدا قرار میدهد که باید مراقب باشید
با این جزوهها از مسیر درست خارج نشوید چرا که آنها با این کار در صدد
تخریب اذهان عمومی هستند.
مشایی فردا عازم سه کشور آسیایی می شود/به نام جنبش به کام حلقه
به گزارش خبرنگار سیاسی "ندای انقلاب"، اسفندیار رحیم مشایی رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد و کاندیدای احتمالی دولت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بعد از لغو سه سفر اروپایی خود فردا قصد دارد با سفر به سه کشورآسیایی سفرهای خارجی خود را آغاز کند.
لیدر حلقه انحرافی که از ابتدای دولت دهم خبرهایی مبنی بر سفرهای مخفیانه وی به هند و دیدارهای پنهانی با مقامات و مرتاضان هندی منتشر می شد، قرار است فردا به همراه یک هیات سیاسی و رسانه ای عازم کشورهای هند، اندونزی وسریلانکا شود.
به اعتقاد برخی ازکارشناسان انتصاب مشایی از سوی رییس جمهور به عنوان رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد با هدف انتخاباتی صورت گرفته تا لیدر حلقه انحرافی به راحتی فعالیت های انتخاباتی خود را سامان دهی کند.
شنیده ها حاکی از آن است که به دلیل حجم برنامه ها و تعدد سفرها مشایی، سروش پور مدیر کل سابق تشریفات ریاست جمهوری مسئول برنامه ریزی سفرها و برنامه های انتخاباتی وی شده است.
یادآور می شود هدف این سفر 5 روزه دیدار با مقامات و مسئولان این سه کشور برای پیشبرد برنامه های جنبش عدم تعهد و دیدار با ایرانیان مقیم خارج عنوان شده است.
خاتمي بار ديگر در صف مريم رجويها قرار گرفت!
پيام تسليت مبالغه آميز "محمد خاتمي" در باب فوت يکي از سران نهضت آزادي و همگام شدن وي با سرکرده گروهک تروريستي منافقين و "ضد انقلاب" نشان داد همچنان حال و هواي فتنه 88 در سر خاتمي است.
نکته قابل تامل اين است که افرادي چون "محمد خاتمي"، "محمدرضا عارف"، "عبدالله نوري" و حتي "شهابالدين صدر" در حالي خود را در صف تسليت گويندگان قرار دادند که در اين صف "مريم رجوي"، "سرکرده گروهک تروريستي منافقين"، "محسن کديور"، از فعالان فتنه 88، "احمد منتظري"، "علي مزروعي"، "شوراي به اصطلاح هماهنگي راه سبز"، اتحاديه به اصطلاح جمهوريخواهان ايران، سازمان به اصطلاح "ادوار تحکيم وحدت" و ... که از سردمداران اصلي فتنه 88 و از مخالفان نظام جمهوري اسلامي هستند، قرار دارند.
اما نكته اي که در اين باب قابل تامل است تلاش جبهه داخلي اصلاحات براي معرفي فردي است که با صدور پيام براي در گذشت احمد صدر در صف ضد انقلاب و گروهک تروريستي منافقين قرار گرفته است و معلوم نيست اين افراد با چه رويي و بر اساس چه منطقي ميخواهند اين خاتمي را به عنوان کانديداي رياست جمهوري معرفي کنند.
محمد خاتمی که در قبال فتنه 88 سکوت کرد و از فتنهگران اعلام برائت نجست، در زمان مدیر مسئولی در روزنامه کیهان در مقالاتی بسیار تند در نقد گروه نهضت آزادي و احمد صدر منتشر ميکرد.
او در این مقالهها به اینکه چرا دادگاههای انقلاب قاطعیت لازم را در برابر مخالفان به خرج ندادهاند و ریشه فساد را از بیخ و بن نخشکاندهاند اعتراض میکند و از امیر انتظام معاون نخستوزیر در دولت مهدی بازرگان و سخنگوی دولت موقت با عنوان ”جاسوس و مزدور آمریکا” یاد کرده و دولت موقت را به داشتن ” نگرش آمریکایی” متهم میسازد.
پس از "اشغال لانه جاسوسی" و افشای اسناد وابستگی و جاسوسی برخی از سران نهضت آزادي و اعضاء دولت موقت حضرت امام در پاسخ به نامه علی اکبر محتشمی پور وزیر کشور وقت فرمودند: "نهضت آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است، و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است؛ اعضاي نهضت آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است ."
شايد با اندکي تامل به دلايل ارسال پيامهاي تسليت توسط مخالفان نظام جمهوري اسلامي ايران بتوان فهميد که مريم رجوي بدليل عضويت دو فرزند " احمد صدر حاج سيد جوادي" در سازمان منافقين و سايرين نيز به دليل مخالفت اين افراد با نظام جمهوري اسلامي اقدام به ارسال پيام تسليت کرده و در صف اين افراد قرار ميگيرد.
طبق فرمایش معصومین(ع)، مخالفت با ولایتفقیه در حد شرک بالله است
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با جمعی از طلاب حوزه علمیه گفت:
چه کسانی درگذشت صدر را تسلیت گفتند : مریم رجوی ، محمد خاتمی ، کروبی ، صانعی ، عارف و نمایندگان ادوا
بسیاری از کسانیکه هم اکنون داعیه دفاع از اصلاح طلبی و حقوق مردم را دارند به جای آنکه در مواقعی که مصائب ملی در کشورمان رخ می داد تسلیت گفته و خود را داغدار ملت بدانند اکنون همراه با تروریستهای شناخته شده گروهک منافقین و سردمداران فتنه 88 تسلیت گوی فوت احمد صدرحاج سید جوادی شده اند.
در پی درگذشت صدر حاج سید جوادی مریم رجوی سرکرده منافقین ، مهدی کروبی و محمد خاتمی از سران فتنه 88 ، آیت الله صانعی ، محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات و فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم، علی مزروعی، علی اکبر موسوی خوئینی ، حسن یوسفی اشکوری از به اصطلاح نمایندگان ادوار مجلس که اکنون به دامان آمریکا و کشورهای غربی پناه برده اند و همچنین جمعی از زندانیانی که به جرم اقدام علیه امنیت ملی هم اکنون در زندان بسر می برند در پیام هایی این واقعه را تسلیت گفته اند.
این در حالیست که بسیاری ازمردم ایران همراهی و همگامی این افراد با دشمنان نظام و توطئه گران بین المللی علیه ملت ایران را هیچگاه از یاد نخواهند برد.
صدر حاج سید جوادی پیش از این در نامه ای به نهادهای به اصطلاح بینالمللی و حقوق بشری از وقایعی كه پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داد به عنوان تقلب گسترده در آرای مردم نام برد و خواستار موضع گیری چهره های بین المللی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شد
زنده باد بهار دوستي ميان ايران و اسرائيل است!
يك تحليلگر صهيونيست ضمن حمله به مواضع ضد صهيونيستي احمدي نژاد، خطاب به وي نوشت: زنده باد بهار دوستي ميان ايران و اسرائيل.
کیهان: به گزارش بالاترين، مئير جاودانفر در وب سايت «the iran-israel observer» مي نويسد: 4ماه بيش نمانده بين احمدي نژاد و باي باي با او ... حملات لفظي وي عليه اسرائيل وقيح ترين بود. او نه فقط در همايش جهان بدون صهيونيسم گفت «همانطور كه امام فرموده اند، اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود»، بلكه هولوكاست را انكار و اسرائيل را به يك ويروس تشبيه كرد. حملات او زشت و بي شرمانه بود. او دشمن افراطي ماست.
اين ايراني صهيونيست تبار سپس مدعي دوستي ملت ايران و ملت [!؟] اسرائيل شده و اين در حالي است كه اولاً اغلب صهيونيست هاي ساكن در سرزمين هاي اشغالي يا پدران آنها اتباع كشورهاي مختلف اروپايي، آفريقايي و آمريكايي بوده اند كه پس از اشغال سرزمين فلسطين و به زور اسلحه صهيونيست ها و حمايت آمريكا و اسرائيل راهي اين سرزمين شده و ثالثاً در طول 65 سال گذشته، رژيم نامشروع صهيونيستي منشأ بسياري از جنگ ها و ترورها و جنايت ها در سراسر منطقه خاورميانه بوده است.
آنچه در مضمون نوشته تحليلگر صهيونيست قابل توجه است، ادعاي دوستي با مردم اسرائيل مشابه ادعاي ليدر حلقه انحرافي است. در واقع اين صهيونيست دو آتشه هرچه از منطق انساني و ضد صهيونيستي احمدي نژاد منزجر است، منطق ليدر حلقه انحرافي را عيناً تأييد و قرائتي منطبق با مدعاي «زنده باد بهار» ارائه مي كند.
جمع آوری رأی برای خاتمی!

مدرس در گزارش خود از خاتمی به عنوان رئیس جمهوری یاد می کند که در دوره 8 ساله ریاست جمهوریاش، ایران شاهد رنسانس فرهنگی و روشنفکری بود و رویکردی متعادل در تعامل با غرب در پیش گرفته بود.
جمع آوری رأی برای خاتمی!
سوزان مدرس در ادامه گزارش خود با انعکاس گفتگو با برخی که آنها را مردم تهران خوانده، سعی کرده است گرایش مثبت آنها به خاتمی را بازتاب دهد.
وی از قول یک نجار 32 ساله که خود را ساسان معرفی کرده است مینویسد:"زمانی که خاتمی برای معرفی ملت ما به نقاط مختلف جهان سفر میکرد، ما بسیار به او افتخار میکردیم. اگر خاتمی بیاید، رای من خاتمی خواهد بود."
مدرس میافزاید: " خاتمی طرفدار سرسخت جذب سرمایهگذاری خارجی بود که به اعتقاد بسیاری برای دور زدن تحریمهای شدید آمریکا بر ضد ایران، ضروری بود.
مجری سابق شبکه پرس تیوی و خبرنگار و مستندساز "آزاد" فعلی، احمدینژاد را نماینده طبقه کارگر روستایی و دور افتاده و مستضعف ایران میخواند که به اعتقاد این طبقه بزرگ، احمدینژاد "رئیس جمهور همه مردم ایران" است. هر نامزدی که بخواهد وارد عرصه رقابت شود، باید به این طبقه عمده از جمعیت ایران توجه داشته باشد.
"خاتمی باید ملت را متقاعد کند که او هم رئیس جمهور تمام اقشار جامعه ایران است." این را نیز "مدرس" از قول یک راننده تاکسی گفته است.
اینکه خاتمی نامزد انتخابات خواهد شد یا نه را هیچکس نمیتواند پیشبینی کند، تا یکماه مانده به انتخابات که شورای نگهبان کار تایید صلاحیت نامزدها را آغاز خواهد کرد و رقابتهای انتخاباتی رسما آغاز خواهد شد.
هاشمی؛ مرد خروج کشور از شرایط بحرانی
مخالفت نمایندگان مجلس با طرح تعیین حداقل و حداکثر سن نامزدهای ریاست جمهوری که در آن حداکثر سن 75 سالگی در نظر گرفته شده بود و عملا هاشمی رفسنجانی دیگر فرصتی برای ورود به این میدان نداشت، بار دیگر صحبتها از حضور هاشمی 79 ساله را قوت بخشید.
تحلیلگر "آزاد" المانیتور در گزارش خود، هاشمی را فردی طرفدار بازار آزاد داخلی و خصوصیسازی معرفی میکند که دیدگاههایش میتواند گره و بن بست اقتصادی موجود را حل کند.
دیگر شهروند تهرانی در باره هاشمی اینگونه اظهار نظر میکند:"هاشمی اقتصاد کشور را بخوبی میشناسد و با رهبر نیز رابطه خوبی دارد، من ترجیح میدهم در دوره بعدی شاهد نزاعهای سیاسی کمتری از سوی هرکس که انتخاب می شود، باشم و فکر میکنم رفسنجانی شخص مناسبی برای این جایگاه باشد."
اصلاحات؛ فاقد رهبری مقتدر و انعطاف ناپذیر
این گزارش در تشریح شرایط کنونی اصلاحطلبان در ایران مینویسد: بسیاری از ایرانیها اصلاحات را فاصله زمانی 1997 تا 2005 میلادی – 76 تا 84 – میدانند که البته در سال 88 نیز تلاش کردند تا به صحنه بازگردند اما شکست خوردند. امروز اصلاحطلبان نه تنها جای خالی رهبری مقتدر با ایدئولوژی و گفتمانی پایدار را در کنار خود حس میکنند، بلکه از بیرون نیز آنها را گروهی انعطاف ناپذیر و ناتوان در حرکت و حیات در چارچوب نظام و ساختار سیاسی کنونی، مینگرند. این واقعیت را میتوان از پیش شرطهای تعیین شده از سوی برخی از آنان برای شرکت در انتخابات مشاهده کرد که بطور مثال آزادی کروبی و میرحسین موسوی از حصر خانگی را خواستار شدهاند.
یک دانشجوی دکترا نیز معتقد است با تعیین پیش شرط برای نظام اصلاحات راه به جایی نخواهد برد و اصلاحطلبان در حال حاضر از نبود اتحاد و یکپارچگی میان خود نیز ضربه میخورند.
در این میان یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی که خواسته هویتش علنی نشود در گفتگو با سوزان مدرس گفته است: اگر هریک از این دو شخصیت – خاتمی و هاشمی – تصمیم به حضور بگیرند، در زیر چتری جدید گرد خواهند آمد. این جبهه جدید این ویژگی را خواهد داشت که دیگر با انتقاداتی که هم اکنون اصلاحطلبان – بویژه پس از سال 88 - با آن روبرو هستند، مواجه نخواهد شد. به عقیده این استاد دانشگاه، هاشمی از بخت بیشتری برخوردار است، چرا که جایگاه خوبی در نظام دارد و امکان رد صلاحیت شدن وی از سوی شورای نگهبان نیز وجود ندارد.
سوزان مدرس، تحلیلگر و مستندساز آزاد، پیشتر در شبکه پرس تیوی ایران به گویندگی اخبار، تهیه گزارش و مستند مشغول بود که با جدا شدن از این شبکه، بطور مستقل به تولید مستند و تحلیل مسائل سیاسی برای رسانههای مختلف غربی مشغول است.
تل آويو توان مقاومت در برابر شليك موشك ها را ندارد
فرمانده جبهه داخلي رژيم صهيونيستي هشدار داد سامانه دفاع موشكي موسوم به «گنبد آهنين» براي حمايت از مناطق مسكوني و غيرنظامي در مقابل موشك هاي حزب الله كافي نيست.
کیهان: به گزارش خبرگزاري قدس آيال آيزنبرگ گفت: سامانه گنبد آهنين فقط تا حدودي مي تواند از تاسيسات نظامي و مناطق راهبردي اسرائيل حمايت كند و از توانمندي لازم براي حفاظت مناطق مسكوني و غيرنظامي در مقابل موشك هاي مقاومت حزب الله برخوردار نيست.
آيزنبرگ افزود: حزب الله پنج هزار موشك در اختيار دارد و تل آويو و حومه آن در جنگ آينده هدف باراني از موشك هاي هولناك مقاومت قرار خواهد گرفت.
وي گفت: من بر اين باورم كه حزب الله هر روز بيش از هزار موشك و گلوله به عمق مناطق مسكوني اسرائيل شليك خواهد كرد.
همچنين يك فرمانده ارتش رژيم صهيونيستي با ابراز نگراني از افزايش توان نظامي حزب الله لبنان، تصريح كرد، موشكهاي حزب الله لبنان زمين را در هر جنگ آينده زير پاي ارتش اين رژيم به لرزه درخواهد آورد.
ژنرال «كوبي باراك» فرمانده شعبه فن آوري و لجستيك ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي با بيان اين مساله، تاكيد كرد: هرگونه رويارويي با حزب الله لبنان، جنگ را به داخل سرزمينهاي اشغالي منتقل خواهد داد.
باراك در ادامه تاكيد كرده كه هرگونه جنگ با حزب الله در آينده، روزانه اسرائيل را با حداقل 1200 موشك مواجه خواهد ساخت.
به گفته وي حزب الله در جنگ آينده به ابتكارات تازه اي براي كاهش قدرت حركت و مانور دهي ارتش رژيم صهيونيستي دست خواهد زد.
وي همچنين گفته است كه روز اول جنگ شاهد حملات موشكي بسيار سنگين و دقيق از سوي حزب الله عليه مراكز حساس ارتش بويژه تجمعات نظامي، مراكز اورژانس، مراكز پشتيباني و مراكز لجستيكي خواهد بود.
با توجه به قطعيت رد صلاحيت خاتمي، حتما بايد او را به ميدان آورد
با وجود مخالفت برخي مشاوران خاتمي با نامزدي وي و قطعيت رد صلاحيت او از سوي شوراي نگهبان، تحركات حلقه حزب مشاركت براي واداشتن خاتمي فزوني گرفته است.
کیهان: اين تحركات افراطيون ادامه فتنه انگيزي ناكام سال 88 و تحريم انتخابات مجلس در اسفند 1390 ارزيابي مي شود. در برخي جلسات داخلي افراطيون اين گونه گفته شده كه با توجه به قطعيت رد صلاحيت خاتمي، حتما بايد او را به ميدان آورد تا از اين طريق حضور او را در جبهه اپوزيسيون و تحريم قطعي كرد. اين گروه معتقدند بدين ترتيب مي توان فضاي رواني عليه نامزدهايي قطعي نظير عارف و روحاني و محتمل مانند جهانگيري و نجفي و... را سنگين تر كرد و با چماق «اصلاح طلب بدلي» آنان را از حضور در صحنه انتخابات راند.
پيش از اين احمد پورنجاتي از اعضاي فراكسيون مشاركت در مجلس ششم و از مشاوران نزديك خاتمي به روزنامه بهار گفته بود كه خاتمي نگران است نامزد شده و رد صلاحيت شود و او نمي خواهد مهر رد صلاحيت از سوي نظام در كارنامه اش ثبت شود. پورنجاتي همچنين از مخالفت طيفي از مشاوران با نامزدي مجدد خاتمي خبر داده بود، موضوعي كه مشاوراني نظير كرباسچي و مرعشي نيز بر آن صحه گذاشته اند.
با اين حال جواد اطاعت از اعضاي حزب اعتماد ملي مي گويد گروهي به نام شوراي راهبري اصلاحات و با حضور 35 تن از مشاوران خاتمي در 5 كميته اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياست داخلي و سياست خارجي فعال شده تا به ارزيابي وضع موجود و تدوين برنامه بپردازد. او با اشاره به دودستگي در ميان مشاوران، مي گويد: ما تلاش مي كنيم كه خاتمي نامزد شود. ما بايد فضا را به گونه اي فراهم كنيم كه آقاي خاتمي به شركت در انتخابات تمايل پيدا كند و احساس كند فضا براي حضورش فراهم است.
او در مصاحبه با روزنامه بهار و در پاسخ اين سوال كه «الان نگراني هاي خاتمي چيست كه نامزد نمي شود؟ نگران رد صلاحيت است؟» مي گويد: نه، اصلا بحث نگراني براي رد صلاحيت و اين ها نيست. بحث اين است كه چالش جديدي براي كشور ايجاد نشود، يعني آمدن آقاي خاتمي براي كشور هزينه اي به همراه نداشته باشد. بالاخره اگر بناست در يك كشور عقلانيت سياسي حاكم باشد، براي برون رفت از وضع موجود جريان حاكم بايد بپذيرد انتخاباتي برگزار كند كه آقاي خاتمي هم يكي از گزينه هاي آن باشد ولي اگر غير از اين باشد ممكن است به گونه اي باشد كه اين كنش و واكنش ها براي كشور هزينه اي داشته باشد.
اين مقام وزارت كشور در دولت اصلاحات، درباره قانع نشدن خاتمي به نامزدي و عدم تمكين از مشاورين موافق گفت: بحث تمكين نيست، بحث اقناع است. ما بايد وضعيت را رصد كنيم و تا زمان ثبت نام هم وقت داريم و تا آن زمان هم اميدواريم آقاي خاتمي به اين نتيجه برسند كه در انتخابات شركت كنند. و اگر خاتمي رد صلاحيت شد چه؟ شرايط كشور چنين چيزي را ايجاب نمي كند. اگر گزينه اصلاحات را رد صلاحيت كنند كه ديگر تكليفي بر اصلاح طلبان بار نيست.
فراز آخر سخنان نامبرده نشان مي دهد كه سناريوي افراطيون فعال در فتنه سبز مجبور كردن اصلاح طلبان معتدل به بازي در خدمت فتنه گران است.
تلقي جريان مذكور اين است كه خاتمي به واسطه رد صلاحيت خدمات بيشتري براي جريان هاي معارض نظام انجام خواهد داد حال آن كه در اين صورت سرنوشتي بهتر از برخي عناصر فتنه گر منزوي پيدا نمي كند. خاتمي مكررا طي سالهاي اخير و در محافل خصوصي شديدا از عملكرد منتهي به بن بست موسوي و كروبي انتقاد كرده و آنها را مسئول وضعيت آشفته اصلاح طلبان دانسته است.
هاشمی «مدیر»، «سرمایه» و «تکیهگاه» اصلاحطلبان
محسن آرمین در پاسخ به سؤالی درخصوص نقش هاشمی در بازیگردانی برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان، با تأکید بر اینکه آقای هاشمی همواره برای ما محترم بوده، گفت: «حتی زمانیکه برخی هاشمیرفسنجانی را تخریب میکردند، ما از او حمایت کرده و با تخریبش مخالف بودیم. نباید این سرمایه را با تحلیلهای غلط تخریب کرد».
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مواضع آقای هاشمی رفسنجانی همواره از اهرمهای تاثیر گذار در مولفه های مختلف داخلی و خارجی ایران بوده است؛ با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، به نظر می رسد بازخوانی مواضع و عملکرد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، خصوصا در طول سالهای گذشته، بسیار لازم و روشنگر باشد.
خبرگزاری فارس قصد دارد در سلسله برشهایی از برخی تالیفات صورت گرفته، بازخوانی هایی در این زمینه منتشر نماید.
پیش از این مروری بر «ادعای 12ساله هاشمی درباره تقلب؛ از نامهنگاری تا تریبون نماز جمعه و نماینده تامالاختیار» داشتیم. اما آنچه در این گزارش می خوانید، فصل پنجم از کتاب تکیهگاه (بررسی عملکرد اکبر هاشمی رفسنجانی در نهمین و دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری) است که به قلم محمدحسن روزیطلب در مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است:
روزهای اول فروردین سال 1388، درحالی برای هاشمیرفسنجانی سپری میشد که سیدمحمد خاتمی از رقابتهای انتخاباتی کناره گرفته و میرحسین موسوی با پشتوانهی یاران قدیمیاش به تازگی ستاد انتخاباتیاش را راهاندازی کردهبود. در محافل سیاسی شنیده میشد که موسوی پیش از کاندیداتوری به هاشمیرفسنجانی اعلام کرده که او طرح دولتوحدتملی را اجرایی خواهد کرد.
* محسن رضایی: هاشمی مخالف آمدن من بود
از سوی دیگر محسن رضایی نیز خود را آماده میکرد تا در انتخابات دهم ریاستجمهوری حاضر شود. دربارهی محسن رضایی نیز شنیده میشد که هاشمیرفسنجانی او را برای نامزدی تهییج و ترغیب کردهاست.
این نقل قول نیز به گوش میرسید که کمکردن یک رأی از احمدینژاد نیز ارزش دارد، اگرچه محسن رضایی در گفتگویی در سالگرد انتخابات، شرح دیدارهایش با هاشمیرفسنجانی را اینگونه بیان کردهاست:
«آقای هاشمی مخالف آمدن من بود. من در فروردین 88 با ایشان مشورت کردم، نظر مساعدی ندادند. بعداً هم بهصورت علنی تصریح کرد که اگر لاریجانی، روحانی و ولایتی بیایند من به یکی از آنها رأی میدهم. با هاشمی اتفاقاً مرزبندی داشتم. قبل از اینکه اختلاف احمدینژاد و هاشمی تشدید شود، مرزبندی من آشکار بود. انتشار نامهی امام و نظرات دیگری که بود، نشان میداد که من و ایشان از منتقدین یکدیگر هستیم. اما وقتی اختلافها و درگیرهای چند سال اخیر بهوجود آمد به این مسئله فکر کردم که چراغ وحدت را روشن کنم. نظام را در خطر دیدم. وصیت امام از جلوی چشمهایم رژه میرفت که به آقای هاشمی و مقام معظم رهبری فرموده بودند: «من نگران اختلاف شما هستم.»
اشارهی محسن رضایی به متنی است که در دیدار زادسر نمایندهی ادوار مجلس با هاشمیرفسنجانی در روز 29 فروردین 1388 منتشر شد و در آن هاشمیرفسنجانی به صراحت کاندیداهای مورد نظرش را اعلام کردهبود.
* محسن آرمین: نباید این سرمایه (هاشمی رفسنجانی) را با تحلیل های غلط تخریب کرد
در روزهای فروردین 1388 حمایت هاشمیرفسنجانی از موسوی به حدی در افکار عمومی مشخص و مبین بود که محسن آرمین، سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی روز 26 فروردین در نشستی که با عنوان «احزاب و انتخابات» از سوی انجمن اسلامی دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شدهبود، هاشمیرفسنجانی را همراه با اصلاحات خواند و در پاسخ به سؤالی درخصوص نقش هاشمیرفسنجانی در بازیگردانی برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان، با تأکید بر اینکه آقای هاشمی همواره برای ما محترم بودهاست، گفت:
«حتی زمانیکه برخی هاشمیرفسنجانی را تخریب میکردند، ما از او حمایت کرده و با تخریبش مخالف بودیم. نقش هاشمی بهعنوان یک فرد تأثیرگذار در عرصهی سیاسی کشور برای ما اثبات شدهاست و بارها شاهد تأثیر وی بودهایم، در هر صورت نباید این سرمایه را با تحلیلهای غلط تخریب کرد».
* عسگراولادی: مودبانه به هاشمی گفتم که مقابل رئیس جمهور قرار نگیرد
این حمایتها سبب شد تا حبیبالله عسکراولادی، دبیرکل جبههی پیروان خط امام و رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در روزهای ابتدایی اردیبهشت 88 اعلام کند: «به هاشمیرفسنجانی گفتم که مقابل احمدینژاد قرار نگیرد». عسکراولادی البته برای اظهار این مطلب مقدماتی را نیز فراهم دید:
«رابطهی احمدینژاد با هاشمی یک رابطهی داغ است و رابطهی سردی نیست. آیتالله هاشمیرفسنجانی یک مجتهد سیاسی و اجتماعی است و در این اجتهادش واقعاً کوشش میکند اما روی اعتقادش به قانون اساسی و ولیفقیه هرجا که ولیفقیه حکم کند، تبعیت میکند اما در اجتهادش کوتاه نمیآید و در سخنان اخیری که داشت دیدیم که گفت از دولت نهم راضی نیستم. آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس دو مجموعهای است که به مانند دو بال مقام معظم رهبری است. رابطهی هاشمی با احمدینژاد باید مثل رابطهی مقام معظم رهبری و مراجع تقلید فراجناحی باشد و ایشان نباید در مقابل رئیسجمهور قرار گیرد که من هم مؤدبانه این موضوع را به خود هاشمی گفتهام. احمدینژاد هم نباید با هاشمی مثل یک شهروند سیاسی رفتار کند چرا که هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری است».
* رسایی: اصلاحطلبان از له کردن هاشمی به تقدیس او رسیدند
در همین روزها اصولگرایانِ حامی احمدینژاد نیز میکوشیدند تا با یادآوری روزهای مجلس ششم، هاشمی را از حمایت از موسوی باز بدارند. حمید رسایی در اینباره میگفت:
«اصلاحطلبان یک روز در مجلس ششم چنان بلایی بر سر هاشمیرفسنجانی آوردند که وی از حضور در مجلس ششم انصراف داد ولی دوباره تغییر رویه داده و دوباره در انتخابات ریاستجمهوری نهم از هاشمیرفسنجانی تقدیر کردند و در نتیجه از لهکردن وی به تقدیس او رسیدند».
* شریعتمداری: هاشمی در مقام مجمع تشخیص میخواست دولت و مجلس را با هم اداره کند که نشد
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامهی کیهان نیز با ظرافت به بیان صحنهگردانی هاشمیرفسنجانی برای حضور موسوی در انتخابات اشاره کرد و گفت:
«موسوی نخستوزیر دوران جنگ بودهاست و با نیروهای انقلاب هم همراهی میکرد اما اینکه گفته میشود که وی جنگ را اداره کردهاست اصلاً صحیح نیست. امام در رأس جنگ بودند و هاشمیرفسنجانی نیز نمایندهی ایشان و مقام معظم رهبری هم نمایندهی امام در شورایعالی دفاع مقدس بود و اینکه بگوییم شخص خاصی جنگ را اداره کرده، بیانصافی است. مثلاً زمانیکه آقای هاشمی رئیس مجلس بود، دولت را اداره میکرد و زمانیکه رئیس دولت شد، مجلس را اداره میکرد و زمانی هم که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد، میخواست که دولت و مجلس را باهم اداره کند که البته اینطور نشد».
روز 13 اردیبهشت اما هاشمیرفسنجانی ائتلاف حامیان موسوی به ریاست مصطفی کواکبیان و فاطمه جلودارزاده را به حضور پذیرفت و گفت:
«برای حفظ و تقویت نظام در مقطع حساس کنونی، حضور همهی مردم، چه آنان که احساس تکلیف برای کاندیداتوری میکنند و چه اقشار گوناگون، وظیفهای حساس دینی و ملی است. کسانی که فکر میکنند با قهرکردن با انتخابات مسئلهای حل میشود، سخت در اشتباهاند چرا که در این صورت حق تعیین سرنوشت خود را از دست میدهند». هاشمیرفسنجانی تخریب، بداخلاقی انتخاباتی، استفاده از امکانات عمومی و شیوههای نادرست تبلیغات را نشانههای زشت انتخابات خواند و گفت: «کسانی که به این شیوهها متوسل میشوند، اهدافی نامقدس دارند». در ابتدای این دیدار مصطفی کواکبیان و خانم جلودارزاده گزارشی از روند شکلگیری و فعالیتهای ائتلاف مردمی حامیان میرحسین موسوی ارائه کرده و خواستار تلاش آیتالله هاشمیرفسنجانی در جهت برگزاری انتخاباتی پرشور و سالم شدند».
* اذعان به مدیریت هاشمی بر جبهه اصلاحات
چند روز بعد چند تن از چهرههای اصلاحطلب مجلس هشتم که در ستاد موسوی حضور داشتند، در گفتگوهای رسانهای به مدیریت هاشمیرفسنجانی بر جبههی اصلاحات اذعان کردند. نصرالله ترابی عضو فراکسیون اقلیت مجلس درخصوص نقش هاشمیرفسنجانی در جبههی اصلاحات، اظهارداشت:
«هاشمی برای کشور یک چهرهی ملی است و هرجا احساس کند جریانی برای کشور منفعت دارد، برای حمایت از آن جریان وارد عمل میشود. بهنظر من اکنون هاشمیرفسنجانی احساس میکند که وضع موجود به نفع کشور نیست، از اینرو بهنظر میآید که اصلاحطلبان را کمک و راهنمایی میکند ولی وی یک چهرهی ملی است و کمکها و راهنماییهای او فقط در برخورد با اصلاحطلبان نیست بلکه هاشمیرفسنجانی از نیروهای جناح راست، آنهایی را که حامی منافع ملی هستند، نیز حمایت میکند».
امیر طاهرخانی دیگر عضو فراکسیون اقلیت مجلس درخصوص نقش هاشمیرفسنجانی در جبههی اصلاحات، اظهار داشت:
«هاشمی با توجه به ویژگیها و توانمندیهایی که دارد همواره مؤثر بوده و میتوان گفت وی یکی از تکیهگاههای اصلاحات است و در حال حاضر نیز دیدگاهها، نظریات و جهتگیریهای وی در جریان اصلاحات میتواند خیلی مهم باشد و اصلاحطلبان نیز برای نظرات وی اهمیت زیادی قائل هستند. هاشمیرفسنجانی فعلاً وارد ریز قضیه نشده و هنوز برای اجماع، بحث خاصی نداشته ولی شاید در آینده چنین اتفاقی بیفتد و جریان اصلاحات بتواند از نظرات وی برای خدمت به کشور بهره ببرد، چرا که هاشمیرفسنجانی به وضع موجود انتقادات جدی دارد و از نظرات وی میتوان استفاده کرد. در حال حاضر از صحبتهای هاشمی اینگونه برداشت میشود که وی از روند اجرایی کشور انتقاد دارد، بنابراین میتوان از این نظرات و رهنمودها استفاده کرد و در جهت رسیدن به یک وحدتنظر بهره برد، چرا که وی نقش ویژهای در کشور برای همهی جریانات دارد و قطعاً در اردوگاه اصلاحطلبان هم این موضوع وجود دارد که میتوان از نظرات وی استفاده کرد و هاشمیرفسنجانی میتواند نقش خوبی را ایفا کند».
و این اظهارنظرها مسئلهای نبود که از چشم اصولگرایان دور بیفتد. علی زاکانی در واکنش به تحرکات سیاسی هاشمیرفسنجانی، روز 30 اردیبهشت 1388 گفت:
«در کشور در میان صفبندیهای موجود یک صفبندی بهدنبال نفی احمدینژاد است که سمت و سوی آن را هاشمیرفسنجانی سامان میدهد و اساس این حرکت نیز «نه احمدینژاد» است».
* روایت حسین فدایی از تحلیلها و اقدامات اشتباه هاشمی رفسنجانی
حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران نیز در اینباره گفت:
«عدهای میخواهند با سوءاستفاده از آقای هاشمی وارد صحنهی سیاسی کشور شوند. ما دوست نداریم آقای هاشمی فاصلهای با گفتمان انقلاب و شعارهای نظام جمهوری اسلامی بگیرند. متأسفانه عدهای کاری کردند که ایشان مواضعی مانند بحرانیبودن کشور و اخیراً تخلف در انتخابات را بگیرند. اصولگرایان هیچ مسئلهی شخصی با آقای هاشمی ندارند و به ایشان احترام میگذارند».
حسین فدایی با اشاره به تخریب هاشمیرفسنجانی توسط ساختارشکنان در دورهی اصلاحات افزود:
تخریب آقای هاشمی ربطی به اصولگرایان ندارد. جریانی علیه ایشان تعبیراتی همچون عالیجناب سرخپوش را نوشتند و کسانی ایشان را ترور شخصیتی کردند و نگذاشتند وی وارد مجلس ششم شود. همان کسانیکه زمانی با آقای هاشمی برخورد کردند، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که راه نجات آنان حمایت آقای هاشمی است. همان گروه نیز امروز بهدنبال راهاندازی کمیتهی صیانت از آرا هستند».
نمایندهی مردم تهران در مجلس با بیان خاطراتی مبنی بر احترامگذاشتن به هاشمی توسط اصولگرایان گفت:
«قبل از انتخابات نهم دورهی ریاستجمهوری نزد آقای هاشمی رفتیم و گفتیم انتخابات ریاستجمهوری به مرحلهی دوم کشیده میشود و هرکس که با شما به مرحلهی دوم راه پیدا کند رأی میآورد و دوست نداریم که شما به مرحلهی دوم بروید و رأی نیاورید که ایشان به ما گفتند بالای 50 درصد رأی واجدان شرایط را کسب میکنند».
وی با بیان اینکه متأسفانه در پارهای موارد اطلاعات صحیح به ایشان منتقل نمیشود، اظهار داشت:
در انتخابات خبرگان 9 سال پیش به ایشان یادآور شدیم که شما زحمتکشیده برای انقلاب و یار امام و ارزشمند هستید و دوست نداریم تخریب شوید. برای اعلام حمایتِ جمعیتِ ایثارگران در انتخابات خبرگان از ایشان، خواستار پاسخ به چند سؤال از جمله عملکرد کارگزاران با توجه به حمایت ایشان شدیم و همچنین به ایشان گفتیم که اطرافیان شما مشورت واقعی به جنابعالی نمیدهند که ایشان توجیهاتی آوردند که مورد قبول دوستان ما نبود».
دبیرکل ایثارگران انقلاب اسلامی، دربارهی احتمال حضور محسن رضایی با توصیهی هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری اظهار داشت:
«این سؤال را باید از آقای محسن رضایی بپرسید».
حسین فدایی در دانشگاه اصفهان هم گفت:
هاشمیرفسنجانی بنا دارد که احمدینژاد رأی نیاورد، صریح هم میگوید و از هر ظرفیتی که در این زمینه مؤثر باشد استفاده میکند».
محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعهی اسلامی مهندسین نیز با بیان اینکه هاشمیرفسنجانی دل خوشی از رأیآوری احمدینژاد ندارد، در پاسخ به این سؤال که نگاه آقای هاشمیرفسنجانی به انتخابات چیست، اظهار میداشت:
نمیدانم موضع روشنی گرفتهاند که از کاندیدایی حمایت کنند یا نه؟ اما در مجموع تا جاییکه اطلاع داریم دلِ خوشی از اینکه احمدینژاد مجدداً رأی بیاورد، ندارد. زمانی شما سؤال میپرسید که به چه کسی رأی نمیدهید زمانی هم میپرسید که به چه کسی رأی میدهید؛ اگر از هاشمی بپرسید که به چه کسی رأی میدهید؟ میگوید به احمدینژاد رأی نمیدهم».
طرفداران محسن رضایی نیز در تبلیغاتشان، هاشمیرفسنجانی را در اردوگاه اصلاحطلبان تعریف میکردند. احمد نبوی عضو شورای مرکزی ستاد محسن رضایی در این باره میگفت:
امروز تیم هاشمی بین کروبی و میرحسین تقسیم شدهاست. نگاه هاشمی امروز یک نگاه ساپورتی به میرحسین است و اینکه بگوییم رضایی از طرف هاشمی و برای پایینآوردن رأی احمدینژاد آمده است، توهین به رضایی است».
و درنهایت روز سوم خرداد، شکرالله عطارزاده نمایندهی دور هفتم مجلس در اظهارنظری گفت:
با یک نگاه ساده به اردوگاه میرحسین موسوی میتوان فهمید که اگر نیروهای کارگزاران (طیف مرعشی و وابستگان او) اطراف موسوی را گرفتهاند صرفاً بهخاطر حمایت هاشمی و خانوادهی او از میرحسین میباشد و واضح است که کارگزاران در سهمخواهی، استخوانها را هم به حزب مشارکت و یاران خاتمی نخواهند داد».
نمایندهی سابق بوشهر با بیان اینکه چهار سال دولت احمدینژاد همواره با مخالفتخوانی هاشمیرفسنجانی همراه بود، گفت:
مشکل احمدینژاد این بود که به خط قرمزهای هاشمی مثل دانشگاه آزاد چپچپ نگاه میکرد و برنامههای او مطابق میل هاشمی نبود. هاشمی وقتی احساس کرد در جریان اصولگرایان فرد شاخصی رقیب احمدینژاد نمیشود و چهرههایی امثال روحانی و قالیباف هم قدرت رقابت با او را پیدا نمیکنند لذا سرمایه و وقتِ خود را ابتدا بر حمایت از خاتمی گذاشت».
وی با بیان اینکه برای هاشمی، مهم شکستدادن احمدینژاد است، افزود:
او (هاشمی) بهدنبال کسی بود که نقش پدری او را با تمام وجود پذیرا باشد و باید قبول کرد شخصی مثل خاتمی که دهها فرمانده بالای سر خود داشت، نمیتوانست این نقش را برای هاشمی بازی کند. وقتی مسیح مهاجری از حضور موسوی در صحنهی انتخابات سخن راند من که آشنا با ادبیات این جمع هستم دریافتم که این بحث از اندیشههای هاشمیرفسنجانی برخاسته و مسیح مهاجری سخنگوی هاشمی است. برای خارجکردن خاتمی بهترین راه این بود که از طرف یک اتاق فکر که منشأ آن دوستان موسوی و یکی از مراکز تصمیمگیری کشور بود، این فکر به خاتمی القا شود که شرایط او مطلوب نیست لذا جمع زیادی از همراهان خاتمی با هدایت آن اتاق فکر مأموریت یافتند تا به سراغ او رفته و به او تلقین کنند که از صحنه خارج شود. دومین استراتژی اتاق فکر مذکور این بوده و هست که به هر طریق ممکن کروبی را متقاعد به کنارهگیری از صحنهی انتخابات کند و در واقع انتخابات دهم ریاستجمهوری همچون انتخابات گذشته عرصهی رقابت هاشمیرفسنجانی با احمدینژاد است».
* اعتراض کروبی به هاشمی
اگرچه در ستاد مهدی کروبی غلامحسین کرباسچی، محمدعلی نجفی و مرتضی الویری حضور داشتند، اما مهدی کروبی نیز میدانست که هاشمیرفسنجانی تمامی امکاناتش را برای مقابله با احمدینژاد بهکار برده و رأیش را نیز بهنام موسوی به صندوق خواهد انداخت و بدینسان بود که او در مناظره با میرحسین موسوی گفت که هاشمیرفسنجانی حامیاش است. دو روز مانده به انتخابات نیز مهدی کروبی در نامهای به هاشمیرفسنجانی به صراحت از حمایتهای رئیس مجمع تشخیص مصلحت از موسوی گلایه کرد. حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی در نامهای به آیتالله هاشمیرفسنجانی نوشت: «امیدوارم به دوستان خود تذکر بدهید که از ادامهی حرکت تخریبی خودداری کنند».
متن کامل این نامه به این شرح بود:
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر گرامی حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمیرفسنجانی
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
با سلام و احترام
همانگونه که جنابعالی اطلاع دارید همهی اصلاحطلبان و علاقهمندان به اسلام و انقلاب و ایران و راه و خط امام خمینی همت خویش را مصروف این معنا کردهاند که در اوضاع و احوال عمومی کشور «تغییر» ایجاد کنند و بهصورتهای مختلف اعم از نامزدی یا حمایت از نامزدی خاص در انتخابات 22 خرداد 1388 کشور را از شرایط فعلی نجات دهند. بدیهی است جز مقام معظم رهبری همهی شهروندان ایران اعم از حاکمان و افراد عادی حق دارند از نامزد مورد علاقهی خویش در انتخابات پیشرو حمایت کنند به شرط آنکه از اموال عمومی یا دولتی استفاده نکنند که متأسفانه برخی نامزدها و حامیان آنان چنین کردهاند. «رقابت» بالا البته سبب «مشارکت» گسترده هم خواهد شد که در صورت سلامت انتخابات هر سه شرط یک انتخابات آزاد محقق خواهد شد و حضرتعالی هم در نامهی اخیر خود خطاب به رهبر معظم انقلاب اشاره کردهاید که هیچیک از چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه از شما نظر نخواستهاند و شما هم تاکنون بهخاطر مسئولیت رسمیتان در رسانهها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفتهاید.
اینک که به شکر خدا انتخاباتی پرشور در پیش است لازم میدانم ضمن تأکید بر حق شهروندی شما در حمایت از نامزدی خاص به اطلاعتان برسانم که متأسفانه برخی از نزدیکان و بستگان شما با شایعهپراکنی، قصد دارند یکی از دو صدای اصلاحطلبان در انتخابات را خاموش کنند و با پخش خبرهای کذب و شایعات ناروا دربارهی انصراف اینجانب از رقابتهای انتخاباتی آب به آسیاب مخالفان اصلاحات بریزند. من البته قصد ندارم با بردن نام افراد خاص از نزدیکان و بستگان شما نقش آنان را در برهمزدن وحدت اخلاقی اصلاحات اعلام کنم و ترجیح میدهم پس از پایان انتخابات با هم در یک جلسهی دو نفره دربارهی این موضوع صحبت کنیم، اما ضمن تأکید بر دغدغههایی که شما هم دربارهی انتخابات دارید، اعلام میکنم این روش دوستان، سبب نقض قواعد اخلاقی انتخابات آزاد میشود و اتحاد فکری و تاریخی اصلاحطلبان را مخدوش میکند. حتماً به یاد دارید که همهی ما دربارهی جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری پس از درگذشت آیتالله مشکینی چه اندازه حساس بودیم و حتماً نقش اینجانب و دوستان حزب اعتماد ملی در مشارکت گسترده در انتخابات خبرگان و سپس حمایت از ریاست جنابعالی را از یاد نبردهاید، گرچه من هرگز به قصد سهمخواهی کاری نمیکنم و آن روز باور و اعتقادم را معیار حمایت از شما برای ریاست مجلس خبرگان قرار دادم، اما قصدم از یادآوری این نکته، تأکید بر ضرورت وحدت اصلاحات است. اصلاحطلبان از آغاز استدلال مرا برای تکثر در انتخابات شنیدهاند و میدانند که من به یک حرکت حزبی معتقدم و به دعوت افرادی جز از حزب خویش و گروه عظیمی از روشنفکران و روحانیان و مدیران و دیگر اقشار جامعه نامزد نشدم و اکنون در برابر تکتک این حامیان مسئول و متعهد به ادامهی نامزدی هستم و هرگز به چیزی جز یک رقابت سالم برای بیان عقاید اصلاحطلبانه فکر نکردم و اکنون هم خشنودم که با انتشار بیانیهها و ایراد سخنرانیها و حضور در میان مردم در تعمیق اصلاحطلبی نقش ایفا کردم و البته داوری نهایی برعهدهی ملت است نه کسانی که با نظرسازی و شایعهسازی نهحریف که رفیق را هم تخریب میکنند. امیدوارم به دوستان خود تذکر بدهید که از ادامهی این حرکت تخریبی ـ که جز به سود حریف نیست ـ خودداری کنند و بدانید که بهرغم برخی داعیهها اکنون همهی این رفتارها منتسب به حضرتعالی است و گرچه سهم برخی نهادهای عمومی ـ مانند دانشگاه آزاد اسلامی ـ را نمیتوان در ترویج نامزد مورد نظر شما نادیده گرفت، اما حق شهروندی شما در دفاع از نامزد خاص ملازمتی با خروج از دایرهی عدل و انصاف ندارد. این روزها اصلاحات در مراحل حساسی قرار گرفته است مبادا بهنام اصلاحات دشمنان آن را پیروز گردانیم. با احترام مهدی کروبی».
دولت اجتماعی یا دولت رفاه مسئله این است

|
به گزارش حدیدنیوز، تا حدود ۲ماه دیگر، دهمین دولت جمهوری اسلامی به پایان راه میرسد و دولت جدیدی بر سر کار میآید. دولتی که احتمالا به لحاظ شعار و عمل متفاوت از دولت فعلی خواهد بود؛ چرا که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاستزدگی دولت دهم باعث شده فعالیت این دولت در حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی دچار ناکارآمدیهای متعدد شود. البته سیاستزدگی دولت فقط مختص به دوران دولتهای دهم و نهم نیست.
در دولتهای هفتم و هشتم هم بدنه دولت آنقدر دچار چالشها و تنشهای سیاسی شد که در نهایت همین سیاستزدگی، کارنامه ناموفقی را برای این دولتها رقم زد. بسیاری از کارشناسان معتقدند۱۶ سال فعالیت دولتهای سیاستزده در ایران باعث شده خواستههای مهم اقشار مختلف اجتماعی در سایه ناکارآمدی مدیران سیاسی قرار بگیرد. اتفاقی که این روزها صدای خیلیها را درآورده.
برای همین برخی پیشبینی میکنند بعد از انتخابات خردادماه سال ۱۳۹۲ دولتی مسند کار را بر عهده خواهد گرفت که بتواند نهاد سیاستزده ریاستجمهوری را به نهادی اجتماعی تبدیل کند تا با پشتوانه قشرهای مختلف اجتماعی و توجه به نیازها و خواستههای آنها پیشرفت و عدالت را برای همه مردم ایران به ارمغان بیاورد.
این روزها هر جا حرف از«دولت» به میان آمده، پای «سیاست» به میان کشیده شده است؛ اما کافی است چرخی در سطح شهر بزنید و به گپ و گفتهای روزانه در کوچه و خیابان توجه کنید تا به عینه ببینید دولت یک نهاد اجتماعی است! در محاورات و درد دلهای روزانه مردم، همیشه پای دولت در میان است. انگار یک سر کلاف سردرگم همه مشکلات به دولت میرسد و برنامههای اجراییاش. از قیمت گوشت و میوه گرفته تا تعطیلی مدارس و آلودگی هوا!حتی وقتی سخن از مجرد ماندن دختر همسایه میشود، از فرهنگسازی و تشویق به ازدواج سخن گفته میشود و باز هم انگشتها به سوی دولت نشانه میرود. با اینکه مقام معظم رهبری امسال را سال حماسه سیاسی
هر دو در عقد سازمان «سيا» هستيد!
ارگان رسمي سازمان سيا به انتقاد از سوءاستفاده جنسي از زنان تونسي در ميدان جنگ سوريه پرداخت.
کیهان: وبسايت
راديوفردا در تحليلي به قلم رويا كريمي مجد نوشت: تندروهاي افراطي و مذهبي
در تونس، دختران و زنان تونسي را به «جهاد نكاح» تشويق مي كنند. آنها از
زنان مي خواهند كه نيازهاي جنسي معارضان را در سوريه برآورده سازند و با
اين روش دختران و زنان تونسي مطلقه را به سوريه اعزام مي كنند.
راديو
فردا اين اقدام را غيرانساني و غيرمدني و ضدحقوق بشري توصيف كرده اما به
اين حقيقت نپرداخته كه گروه هاي معارض وارداتي به سوريه- با همراهي رژيم
سعودي و قطر و تركيه- به طور نيابتي از سوي همان سازمان سيا هدايت مي شوند
كه راديو فردا مديريت و هدايت مي شود و معارضان سوريه در خدمت همان اهداف
استكباري آمريكا قرار گرفته اند كه گردانندگان شبه ايراني راديو فردا.
كسي نبايد در صلابت شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت ها ترديد كند
سخنگوي حزب كارگزاران مي گويد كسي نبايد در صلابت و قاطعيت شوراي نگهبان در زمينه بررسي صلاحيت نامزدهاي انتخابات ترديد كند.
کیهان:
حسين مرعشي در مصاحبه با روزنامه دنياي اقتصاد گفته است: اصلا در صلابت
روحانيت و شوراي نگهبان ترديدو تشكيك نكنيد. شوراي نگهبان صلاحيت يك
روحاني عضو مجلس خبرگان رهبري را كه يك سال قبل تر تاييد صلاحيتش را از
شوراي نگهبان گرفته و به عنوان مجتهد در انتخابات خبرگان شركت كرده و راي
آورده و وارد مجلس خبرگان شده و همين الان عضو مجلس خبرگان است به اسم آيت
الله [ع]، ايشان را تحت عنوان عدم التزام عملي به اسلام براي كانديداتوري
در انتخابات مجلس نهم رد كرد.
وي مي افزايد: اين نظام سه اصل دارد كه
به اين سه اصل همه ما بايد توجه كنيم. اولين اصل نظام اين است كه حفظ نظام
از اوجب واجبات است. اين را امام فرموده. دومين اصل نظام اين است كه
ميزان، حال فعلي افراد است. حال فعلي افراد را هم تو تشخيص نمي دهي، طرف
مقابلت تشخيص مي دهد. سومينش اين است كه نظام با هيچ كس عقد اخوت ندارد.
مرعشي هرچند اين سخن را درباره نامزد حلقه انحرافي عنوان كرده اما معطوف
به افراد آلوده به فتنه سال 88 نيز هست. به همين دليل هم مرعشي در مصاحبه
خود از لزوم نامزدي افراد ميانه تري نظير اسحاق جهانگيري و حسن روحاني سخن
به ميان مي آورد و مي گويد: به نظر من آقاي جهانگيري يا آقاي روحاني
كارآمدند. يا مثلا آقاي ناطق نوري از اصولگرايان كارآمد است.
او
درباره نقشي كه خاتمي و هاشمي مي توانند ايفا كنند، گفته است: به نظر من
كاري كه آقاي هاشمي و آقاي خاتمي مي توانند انجام دهند و به نظر من براي
انتخابات آينده اولويت اصلي است، اين است كه بايد با نظام وارد يك گفت وگو
بشوند و اين اطمينان را حاصل كنند و مجموعه نظام را به اين نقطه برسانند
كه در دايره اي كه شوراي نگهبان تاييد صلاحيت مي كند. دراين دايره، رقابت
جدي باشد و ديگران حق نداشته باشند در سازمان يافتن انتخابات نقش بازي
كنند. يعني در دايره اي كه نظام قبول دارد و 5نفر، 4نفر يا هر چند نفر كه
هستند، در اين دايره مطمئن شويم كه رقابت جدي است. اگر چنين اتفاقي در
انتخابات آينده بيفتد، اين انتخابات يك نقطه عطف مي شود، يعني برگشت به
تاثيرگذاري...
نقش دولت چيست؟ وي با اذعان به حاشيه افتادن فتنه گران و
كوتاه شدن دست آنان از انتخابات مي افزايد: اين كاري كه آقاي هاشمي و
آقاي خاتمي مي توانند بكنند، مهم تر از كانديدا شدن و معرفي كانديدا است.
بايد در تعامل با نظام، نظام را به نقطه اي برسانند كه در محدوده مورد
تاييد شوراي نگهبان واقعا نهادهاي مدني و سياسي تعيين كننده باشند.
وي
اين را هم گفته كه «اگر ما نتوانيم با تعامل با نظام يك راهكاري پيدا كنيم
گرفتار مشكل مي شويم. من اين را به آقاي هاشمي و آقاي خاتمي هم گفتم».
درگيري شديد خاتمي با رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون!
رئيس
شوراي مركزي مجمع روحانيون در حالي تملق سران گروهك نهضت آزادي را مي
گويد كه پيش از اين آنان را همسو و هم زبان ديگر گروه هاي منافق مي دانست.
کیهان: سيد
محمد خاتمي اخيرا به بهانه درگذشت احمد صدر سيدجوادي وزير كشور دولت موقت
كه بارها اقدام به هتاكي عليه جمهوري اسلامي كرده بود، به عنوان بزرگمرد
ايران و آزادگي و شجاعت ياد كرده و ضمنا با تجليل از بازرگان نوشته بود
«[او] پس از پيروزي انقلاب در كنار شخصيت والاقدر حضرت آقاي مهندس بازرگان
در خدمت به جمهوري اسلامي و پاسداشت حق و حرمت بود.»
اين در حالي است
كه خاتمي در سال 1360 و در پي موضع گيري هاي مهندس بازرگان به نفع سازمان
منافقين -با ادعاي خشونت و بي رحمي حاكميت- مقاله اعتراضي تندي منتشر كرده
بود. به گزارش خبر آن لاين و به نقل از كتاب «سازمان مجاهدين خلق»، خاتمي
در آن مقاله كه در روزنامه كيهان و به هنگام سرپرستي اين روزنامه نوشته،
تاكيد مي كند «درنظر جناب بازرگان، حكومتي متهم به خشونت و بي رحمي مي شود
كه تنها طي 4 ماه در اثر قهرماني هاي جوانان جانباز، رئيس ديوانعالي
كشور، رئيس جمهور، نخست وزير، ده ها جوان ايثارگر و پرشور از پاسداران و
بسيجيان و صدها مرد و زن و كودك معصوم به خاك و خون كشيده مي شوند باز هم
آن كه ظلم نموده مظلوم مي شود و مورد دفاع قرار مي گيرد نه مظلوم ترين
حكومت عالم كه ]سازمان[ تلاشگران در راه براندازي آن است.»
خاتمي
همچنين نوشته بود: «... براي درك درست مطلب بايد به ميان محرومان و
نمايندگان آنان رفت تا شور و شوقشان را نسبت به اسلام و اميدي كه به رهبري
امام دارند، دريافت... لحن تعبيرات آقاي بازرگان را اندكي تغيير دهيد،
خواهيد ديد كه تفاوت چنداني ميان سخنان ايشان و بسياري از مقالات و گزارش
هايي كه در راديوهاي ضد انقلاب و رسانه هاي گروهي امپرياليستي مي آيد،
وجود ندارد... آقاي بازرگان از اينكه حتي در مجلس نمايندگان، آزادي عقيده و
بيان وجود ندارد، سخت ابراز ناراحتي مي كند و راست هم هست. ديگر گروهك
هاي ملحد و منحرف و محارب نمي توانند آزادانه عليه نظام جمهوري اسلامي به
لجن پراكني بپردازند و زمينه براندازي را فراهم آورند. ديگر نمي شود
آزادانه به نهادهاي انقلابي كه بر ريشه خون هزاران شهيد ايستاده اند تاخت و
تاز نمود و ديگر آزادانه نمي توان اذهان مردم را مشوب نمود و آزادانه از
اعدام رذل ترين سرسپردگان رژيم شاه چون هويدا برآشفت. ديگر نمي شود در
جمهوري اسلامي مكتب و مكتبي را به باد تمسخر گرفت و بالاخره نمي توان
آزادانه جرياناتي كه به جنگ مسلحانه دست زده و روياروي مردمي ترين رژيم
عالم ايستاده اند، تقويت روحي و سياسي نمود.
جبهه حزبالله فقط یک کاندیدا دارد/فتنه گران و منحرفین با هاشمی بازی نکنند
دبیرکل
جبهه حزبالله ضمن تکذیب اخباری مبنی بر حمایت جبهه حزبالله از هاشمی
رفسنجانی برای نامزدی در انتخابات آتی گفت: جبهه حزبالله فقط یک کاندیدا
دارد و آن شخص هم بنده هستم.
حجتالاسلام سید محمدباقر خرازی دبیرکل جبهه حزبالله و کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، ضمن تکذیب اخباری مبنی بر حمایت جبهه حزبالله از هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: به نظر ما اینگونه اخبار و سخنپراکنیها مربوط به جریانات خاصی است که درصدد تخریب شخصیتهایی همچون هاشمی رفسنجانی هستند چراکه از صحبت های وی این طور برداشت میشود که قصد نامزدی در انتخابات را ندارد.
وی افزود: به فتنهگران و منحرفین توصیه میکنم که با مهرهای همچون هاشمی رفسنجانی بازی نکنند.
دبیرکل جبهه حزبالله ادامه داد: اگر هاشمی رفسنجانی بخواهد منتخب جبهه حزبالله باشد با منشور انتخاباتی این جبهه همخوانی ندارد؛ چراکه در منشور جبهه حزبالله آمده است که کاندیدای این جبهه باید از تشکیلات جبهه حزبالله باشد تا با پشتوانه تشکیلاتی دولت حزبالله را تشکیل بدهد.
این کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ادامه داد: معتقدم اینگونه خبرسازیها و تحرکات ناشی از عصبانیت برخی جریانات از نفوذ فوقالعاده جریان حزبالله در لایههای مختلف مردم است؛ بنابراین به آنها نصیحت میکنیم که انتخابات را به آلودگیهای اخلاقی نکشند.
حجتالاسلام خرازی در پایان تأکید کرد: به همه جریاناتی که اینگونه تحرکات را از خود نشان میدهند تأکید میکنم که بنده تا آخرین قطره خون خود خواهم ماند و تحت هیچ شرایطی از انتخابات کنار نمیروم و با هیچ جریانی هم ائتلاف نمیکنم.
اصلاح طلبان شعارهای فریبنده خاتمی را تکرار نکنند

به گزارش سیرنیوز؛ بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی اولین بیانیه خود را پیرامون یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صادر کرد.
این تشکل دانشجویی در ابتدای بیانیه خود آورده است: انتخابات عرصه مهم سیاسی کشور است و حضور گروهها و احزاب سیاسی در این عرصه خود، اوج دموکراسی را نشان می دهد. ولی این دموکراسی و آزادی سیاسی تا بدانجا معنا پیدا می کند که به فرموده رهبر معظم انقلاب دلسوزی و دغدغهمندی انقلاب و رعایت خطوط قرمز نظام رهپیشه گذشته و حال افرادی باشد که در مخیله خود، کاندیدای انتخابات شدن را می گذرانند.
در ادامه این بیانیه آمده است: خوشبختانه و یا متاسفانه در این برهه بر تعداد دغدغهمندان این نظام اسلامی روز به روز افزوده می شود و هرکه از جای خود که بر می خیزد از ولایتمداری می گوید و گاهاً نیز در این زمانه حساس با چرخش 180 درجهای اظهار به دارا بودن برخی شاخص های اساسی دارند که شاید به ندرت در عمر عملکردی و اجرایی شان چنین شاخص هایی را از خود بروز داده اند.
در این بیانیه با اشاره به تلاش اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات آمده است: در این میان از یک سو حضور اصلاح طلبان را شاهد هستیم که به مقسم کردن حزب اصلاحات پرداخته اند و خود را جدای از هم مسلکان خود می دانند و با شعارهای خوب و فریبنده از جنس شعارهای سیدمحمد خاتمی در سال 76 پا به میدان انتخابات گذاشتهاند.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: حضور 8 ساله اصلاحات در این کشور به مثابه دور شدن از همه ارزشهای اولیه نظام بود و خطوط قرمز نظام که هیچ بلکه از خطوط اساسی اسلام نیز گذشتند و کم بود روبه انکار خدا پیش بروند. دیدارهایی با جاسوسان امریکایی و حضور برخی تئوریسین های برانداز در میان آنها و عدم تمکین به قانون اساسی و رهبری همه ثمره تجدیدنظرطلبی و اصلاحات در کارنامه چندساله اصلاح طلبان(دوم خردادیها) است.
این تشکل همچنین در ادامه بیانیه خود آورد: حال برخی از آنها با فراموش نمودن همه این عملکرد پا به میدان گذاشتهاند و خود را تافته جدا بافته از مسئولان آن زمان می دانند. ولی ملت مهاجرانی ها و کدیورها و سروش ها و گنجی ها و عبدالله نوری ها و...را فراموش نکرده است. این ملت فتنه 88 که مجریان سینه چاک نقشه امریکایی-اپوزیسیونی نظام در کشور اصلاح طلبان بودند را فراموش نخواهد کرد.
بسیج دانشجوییی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به ریشه جریان انحرافی نوشت: جریان نامبارک انحراف از دل دولتی بیرون آمده که شاید نمره ولایتمداریش در سالهای اولیه خوب جلوه داده است ولی اینک بازنده میدان حمایت حزب الله واقع شده است. ولایتمداران در عرصه حمایت این را به اثبات رسانده اند که تا هر دولت نسبت به شعارهای اولیه خود پابرجا بماند این قشر همیشه در صحنه نیز بر سر حمایت از آن باقی است ولی اگر خلاف آن ثابت شود چاره ای جز عدم حمایت و مقابله با انحرافات ندارد.
در ادامه همچنین آمده است: جریان انحرافی که داغ دل همه مراجع اعظم گشته است و هر روز پرتویی از انوار منور اسلام را با گره زدن به مسایل اومانیستی و باستانگرایی به ورطه بی فروغی می کشاند و بدون توجه به اخطارها و توصیه ها، کار خود را انجام می دهد، در رفتارهای غیرعادی ، حضور در انتخابات را نوید می دهد و اندک زمانی است که لیدر این جریان بیش از پیش خود را رسانه ای نموده و با الطاف دولت کریمه در مهمترین مسئولیت های دولت گماشته شده است.
این بیانیه همچنین افزود: جریان انحرافی که تا به امروز سوالهای بی جواب زیادی را شامل حال خود کرده است، تا به امروز نه حاضر به مناظره شده است و نه جواب گفتمانهای خود را در برابر اقشار بیداری جامعه هچون دانشجویان ارائه دهد. تنها به مصاحبه با رسانههای وابسته به خود بسنده نموده است و با سفسطه و مغلطه رنگ و بوی اسلام را به گفتمان خود داده است.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) با اشاره به سخن شهید بهشتی(ره) تصریح کرد: «دانشجو موذن جامعه است که اگر خواب بماند نماز ملت قضا می شود» و این تشکل نیز به همین صورت عمل خواهد کرد و حضور این افراد و احزاب که حتی حاضر به رعایت اولیات خطوط قرمز نظام نشدهاند را باطل می داند و اعلام می کند که این نظام دیگر حاضر به ضربه خوردن از درون نخواهد بود چرا که تجربه تلخ دولتمردان که به انحای مختلف ضربات سنگینی بر پیکره اصلی نظام وارد کردند بیش از هجوم دشمنان خارجی قصد خم کردن قامت این نظام را داشته است و اگر هوشیاری مقام معظم رهبری نبود معلوم نبود که اوضاع کدام کشور مستعمره وضعیت کنونی ما را شامل می شد.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)در پایان خاطر نشان کرد:از همه افراد و سیاسیونی که خود را دغدغه مند نظام محسوب می کنند، دعوت می نماید تا با حضور در عرصه دانشگاه عملکرد نقد شده خود را جواب دهند تا در ترازوی عملکردی «دارا بودن شاخص ها» با بصیرت دانشجویان، وزن دهی شود تا هم برای خود کاندیدا همه چیز محرز شود و هم برای ملت شریف انتخاب قدری سهل تر شود.
منافقین به من حمله کردند و با تهدید گفتند ثریا سرت را میبریم!

عبدالهی اخیرا سفری را با هیات ایرانی به ژنو داشت تا صدای خود را به گوش احمد شهید و سازمانهای مدعی حقوق بشر برساند او در این سفر پرده از جنایتها و بدرفتاریهای منافقین برداشت. عبدالهی مدعی ست فردی سیاسی نیست و برای تمام سخنان خود مدرک و دلیل دارد. تنها علت حضورش در ژنو و دیدار با احمد شهید را رساندن صدای درد و رنج خود و ستمهای روا شده به او توسط منافقین به گوش سازمانهای مدعی حقوق بشر میداند البته عبدالهی در این سفر با اردشیر امیر ارجمند مشاور میر حسین موسوی نیز دیداری داشته که مشروح سخنان او در مصاحبه با خبرنگار مهر، به شرح ذیل است.
ظلم گروهک منافقین به قدری بود که اعضای سازمان ملل با شنیدنش تعجب میکردند
مهر: خانم عبدالهی سفری با هیات ایرانی به ژنو داشتید دلیل این سفر چه بود؟
بله مسافرت خوبی بود در واقع موفق شدیم با چند نفر از اعضا و نمایندگان سازمان ملل ملاقات کنیم خوشبختانه مسافرت به نحوی پیش رفت تا وقتهایی که درخواست کرده بودیم مورد قبول واقع شود. ما در حقیقت میخواستیم صدایمان را به گوش سازمانهای حقوق بشری برسانیم. مشکلاتمان را بگوییم و اینکه چگونه فرزندانمان در دستان منافقین اسیر شدهاند که حتی موفق نشدیم آنها را یکبار ببینیم. مشکلات خود را در 4 سالی که کنار کمپ اشرف زندگی کردیم را به مسئولان و اعضا سازمان ملل گفتیم، وقتی نمایندگان سازمان ملل گزارش ما را شنیدند همگی از میزان ظلم گروهک منافقین تعجب کردند, همان افرادی که با اعضا منافقین در ژنو جلسههای متوالی میگذاشتند.
میدانستند ما سیاسی نیستیم اما باز توهین میکردند
* آیا اعضا منافقین هم در ژنو حضور داشتند ؟ نحوه حضورشان چگونه بود؟
بله از سران منافقین در لابی سازمان ملل بودند. برخورد بسیار بدی داشتند ما میدانستیم برخورد آنها یک نوع فیلم و نمایش است، میخواستند ما را عصبانی کنند، متاسفانه ما تجربه اینچنینی نداشتیم نمیدانستیم باید چگونه رفتار کنیم. ولی با اینحال تنها کاری که انجام دادیم این بود که سکوت کنیم. هیچ جوابی به آنها ندادیم تا بتوانیم بیشتر بمانیم برای اینکه بیشتر صحبت کنیم تا واقعیتها را از وضعیت فرزندانمان که گرفتار گروهک منافقین بودند را به اطلاع جهانیان برسانیم.
آنجا حتی کسانی بودند که از نظرسیاسی مخالف جمهوری اسلامی بودند، آنها نیز با ما برخورد بدی میکردند در حالی که همه آنها میدانستند ما سیاسی نیستیم. به وضوح میگفتیم ما بحث سیاسی نداریم ولی همچنان توهین میکردند. ما حدودا 3هزار خانواده هستیم که میخواهیم فرزندانمان را که در دست فرقه رجوی اسیر است را آزاد کنیم.
به امیر ارجمند گفتم شما با گروهک منافقین ارتباط برقرار کردید
* این گروهها که میگویید چه کسانی بودند آیا حرف سیاسی میزدید که با شما برخورد میشد؟
ببینید ما سیاسی نیستیم، کاری هم با سیاست نداریم اما در یکی از پنلهایی که برگزار شده بود آقای امیر ارجمند هم حضور داشت، خوب ما در اکثر پنلها حضور پیدا میکردیم آنجا در مورد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی صحبت داشتند ما هم بعضی وقتها در مورد خودمان صحبت میکردیم. مثلا در اکثر این پنلها میگفتیم شما که در مورد نقض حقوق بشر در ایران صحبت میکنید. ما هم ایرانی هستیم خانوادههایمان ایرانی است چرا در مقابل ما سکوت میکنید.
در یکی از این پنلها به آقای امیر ارجمند گفتم شما که مخالف جمهوری اسلامی هستید با گروهک منافقین ارتباط برقرار میکنید آیا میدانید همه اینها باعث میشود در داخل علیه شما کینهای شکل بگیرد. البته عرض کردم من بحث سیاسی نمیکنم همین ظاهر ماجرا را که میدیدیم اینها میروند کنار منافقین و با آنها صحبت میکنند از لحاظ روحی برایمان سخت بود. همانجا در یکی از پنلها به امیر ارجمند گفتم شما به ظاهر دارید از ملت ایران دفاع میکنید چون ما هم جزو همین ملتیم که در آن لحظه آقای آتابای رفت از آقای امیر ارجمند سوال کرد وگفت برادر شما در گروهک منافقین است، لذا بر همین اساس درخواست کردیم و به او گفتیم بچههامون را میخواهیم که امیر ارجمند با عصبانیت گفت به من تهمت زدند و برادر من با این سازمان ارتباطی ندارد.
البته من آقای ارجمند را زیاد نمیشناسم فقط بحثهایی در مورد ایران کردند ولی حتی اگر برادرش هم بین منافقین بود فکر نمی کنم کمکی به ما میکرد.دلیل آن هم روشن بود چون امیر ارجمندمخالف جمهوری اسلامی بود حتی به ما میگفتند شما از طرف جمهوری اسلامی آمدید در واقع دید دیگری نسبت به ما داشتند. البته استنباطم از رابطه امیر ارجمند و منافقین به شکلی بود که احساس میکردم با هم ارتباط دارند لذا به آقای بیطرف مسئول برگزاری پنلها اعتراض کردم جلویش گریه کردم همان موقع خانم برادران آقای علیزاده و زینالی از مخالفین حاضر در پنل بودند که برای پرونده سازی علیه جمهوری اسلامی آمده بودند. شروع کردند از شکنجههای جمهوری اسلامی گفتن که اینها اینجوری ما را شکنجه کردند در انتخابات رای ما را دزدیدند و این حرفها.
شکنجههایی که آنها مدعی هستند در ایران صورت گرفته را از کسانی که از سازمان منافقین فرار کردهاند شنیده ایم
باور کنید من نمی خواستم پنل آنها را به هم بزنم ولی به قدری عصبانی شدم که بلند شدم و فریاد زدم و گفتم خانم برادران دقیقا همین شکنجه هایی که شما می گویید ما از کسانی که از سازمان منافقین فرار کرده اند و جدا شده اند و در کشورهای اروپایی هستند شنیده ایم. بچه های ما در دست همین افراد اسیرند.
جالب اینکه به محض اینکه من این حرفها را زدم خانم برادران بلند شد و گفت شما دروغ می گویید شما از ایران آمده اید، مامور شده اید که پنل ها را به هم بریزید. ما دیگر کاری نکردیم بعد از تمام شدن پنل های آنها، من و خانم بهشتی که برادرش در سازمان کشته شده بود رفتیم جلو و گفتیم حالا که در مورد نقض حقوق بشر حرف می زنید در مورد ما هم بگویید و فریاد زدیم و گریه و زاری. دقیقا یادم می آید به خانم برادران گفتم شما یک جورهایی دروغ گفتید در واقع خودتان را می خواهید تبرئه کنید تا دولت سوئیس به شما ترحم کند تا بتوانید اینجا بمانید. شما از حقوق بشر ایران دفاع نمی کنید شما برای منافع خود اینجا هستید.
چرا که اگر کسی بخواهد از حقوق بشر دفاع کند خیلی ببخشید با یک وجب دامن و تاپ و آرایش آنچنانی و حالت پریشان نمی آید برای دفاع از حقوق بشر. من اولین بار بود که به این سفر می رفتم. 4 سال با سازمان منافقین درگیر بودم روش کار آنها هم همین بود و می خواستند ما را به کار سیاست بکشانند لذا در آن زمان نمی توانستم از ایران به خوبی دفاع بکنم. البته من سابقه سیاسی ندارم چیز ی هم از سیاست نمی دانم.
به احمد شهید گفتم من یکی از ایرانیها هستم که به حقوقم ظلم شده
* درست می فرمایید ما هم قصد این را نداریم تا موضوع را سیاسی کنیم ولی خوب بالاخره خواسته شما هم حقوق بشری است آیا توانستید کسی را ببینید تا خواسته هایتان را مطرح کنید؟
بله من احمد شهید را دیدم همه حرفهایم را به او زدم ولی وی به من گفت من فقط نماینده هستم در مورد نقض حقوق بشر در ایران صحبت کنم. من هم در جواب او گفتم من یکی از همان ایرانی ها هستم که 4 سال در کشور عراق ماندم تا بچه ام را ببینم حتی موفق نشدم به مدت یک دقیقه او را ببینم. این حرفها را خانم بهشتی، آقایان آتابای و اکبرزاده نیز زدند.
*احمد شهید در جواب شما چه گفت؟
هیچی! احمد شهید گفت سازمان مجاهدین به ما گفته ایران نقشه دارد و می خواهد این جوانان را از ما بگیرد ببرد داخل ایران و همه آنها را اعدام کند، همان لحظه من به احمد شهید گفتم با اطمینان و با سند و مدرک و شاهد عینی به شما ثابت می کنم کسانی که در سازمان منافقین هستند و سابقه طولانی دارند و جنایت های سازمان را می دانند اگر بخواهند بیرون بیایند رجوی آنها را می کشد. برای اینکه اگر آنها بیایند بیرون تمام جنایت های آنها را افشا می کنند.
در حال حاضر نزدیک به 1200 نفر از اعضای بریده از منافقین در ایران به صورت عادی زندگی میکنند
* مثالی برای این حرف خودتان دارید؟
بله، مثل غلامعلی حسین نژاد که 25 سال مترجم مریم و مسعود رجوی بود که وقتی فرار کرد و آمد بیرون تمام جنایت های سازمان را مو به مو آشکار کرد، البته خیلی ها این جنایت ها را نگفتند و یا نتوانستند بگویند، ولی آقای حسین نژاد در سایتهای خبری داخلی و خارجی تمام این اتفاقات و جنایات سازمان منافقین را منتشر کرد. به احمد شهید گفتم چرا ایران باید اینها را اعدام کند در حالی که الان نزدیک 1200 نفر از منافقین سابق در ایران ازدواج کرده اند و زندگی عادی دارند. سر کار می روند و تنها کسی که می خواهد اینها را بکشد سازمان مسعود و مریم رجوی است. این یک واقعیت است که اگر اعضای خسته و بریده از سازمان از آن بیرون بیایند سازمان منحل می شود البته اینها می خواهند این افراد را بکشند و با این کار شهید سازی کنند در حالی که ما و همه دنیا می دانیم این گره کور مسعود رجوی با خون همین افراد باز خواهد شد.
* بالاخره جواب احمد شهید به استدلال و مدارک شما چه بود؟
البته آقای احمد شهید به ما وعده داد که من اینها را بررسی می کنم و گفت اگر صحبت شما درست باشد رسیدگی خواهد شد حتی آدرس سایتش را داد دیگر نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. ما در بعدازظهر همان روز در پنل احمد شهید که در دیدار مخالفان سیاسی بود حضور پیدا کردیم منافقین نیز در این پنل بودند من بارها دستم را بلند کردم تا حرف بزنم ولی کسی که منشی احمد شهید بود اصلا اجازه صحبت نداد تا اینکه در نهایت احمد شهید اجازه صحبت داد.
موضوع پنل در مورد نقض حقوق زنان در ایران بود من هم بر اساس همان موضوع
نقض حقوق زنان در اشرف را که در 25 بند آماده کرده بودم ، خواندم اما
مخالفان جمهوری اسلامی به من اجازه ندادند بیشتر از 12 بند آن را بخوانم.
همان موقع یکی از سران منافقین به اسم کریمی به همراه منیره جعفری صحبت
کرده و به احمد شهید گفتند ایشان یعنی من جزو افراد جمهوری اسلامی ایران
هستم و از طرف جمهوری اسلامی آمده ام اینجا و آنها گفتند این خانم 4 سال در
اشرف بوده و خیلی ما را اذیت کرده . همه این چیزها که این خانم به شما
گفته است دروغ است و او کسی را در اشرف ندارد.
خانم عبداللهی تابلویی از ادعاها و جنایت های سازمان منافقین جمع آوری کرده است
ناچار شدم سریع عکس پسرم را بردارم و فریاد زدم تنها پسر من اسیر این فرقه است. خانم بهشتی و آقای آتابای هم با ما همصدا شدند که احمد شهید نیز گفت این خانم شکایت دارد و باید به شکایتش رسیدگی شود.
* فکر می کنید با توجه به مواضع احمد شهید او بتواند به پرونده شما رسیدگی کند؟
انشاءالله که بتواند رسیدگی کند و کاری برای ما انجام دهد هر چند من می دانم مشکلاتی برای پسرم امیر ایجاد خواهد شد. وظیفه من این بود که این جنایات ها را افشا کنم البته رسانه ها ، صدا و سیما و دولت ایران نیز باید ما را کمک کنند تا نه تنها بچه های ما بلکه همه افراد اسیر شده آزاد و منافقین زمان رسوا شوند.
منافقین گفتند ثریا سرت را میبریم
* ما شنیده ایم در این سفر مشکلات زیادی برای شما پیش آمده آیا امکانش است تا در این باره توضیح بدهید؟
بله، ما در این سفر فهمیدیم که منافقین چه حیله هایی دارند و چه شیطان بزرگی هستند. حتی آنها به ما حمله کردند، در اتوبوس اسم من را بردند و گفتند ثریا سر تو را می بریم. آنها دوباره کار خود را تکرار کردند تا اینکه ما مجبور شدیم شکایت کنیم پلیس آنها را دستگیر کرد و حدود ساعت 2 یا 3 نیمه شب پرونده ای برای آنها باز شد و قرار بر این بود تا این پرونده به مدت 3 ماه مفتوح باشد. فکر می کنم حرکت و اتفاق خوبی بود تا خیلی از ملت ها با واقعیت ها آشنا شوند.
آیا در مورد این توهینها و تهمت ها مدرک دارید که حرف شما را ثابت کند؟
* بله ما فیلم داریم. همان شخصی که من را تهدید کرد هم عکس و هم فیلمش ثبت شده. تمام کارهایش که با مشت به اتوبوس ضربه می زدو فحش می داد مستند در اختیار و سفیر کشورمان در سوئیس آقای سجادی قرار گرفته که به امید خدا به این موارد رسیدگی خواهد شد.
جریان انحرافی به دنبال «هویتسازی»
جریان
موسوم به انحرافی که تلاش میکند در انتخابات آینده پیروز شود، به دنبال
شکلدهی به هویتی کاذب است که این یادداشت ابعاد آن را بررسی میکند.
جریانهای سیاسی برای کسب مقبولیت در عرصه انتخابات نیازمند «سرمایه اجتماعی» هستند. این سرمایه یا به شکل هویتی وجود دارد یا باید با تبلیغ «برساخته» شود. انتخابات دوره قبل مجلس شورای اسلامی نشان داد که جریان موسوم به انحرافی دارای سرمایه اجتماعی چندان قابل اعتمادی نیست و از این رو نمیتواند رایی را که مردم در انتخابات 84 و 88 به محمود احمدینژاد دادند، به حساب خود گذارد.
این حلقه که میخواهد در انتخابات پیروز شود، چارهای ندارد جز «هویتسازی»! ارکان این هویتسازی از بیخ و بن کاذب را در یک نگاه کلان میتوان بدین شرح خلاصه کرد:
1- پرداخت یارانه مستقیم که در بین طیفهای ضعیف اقتصادی که سطح توانایی اقتصادی آنها زیر متوسط است، نوعی وابستگی ایجاد کرده و ضمنا طبقه متوسط کشور را که عموما دل خوشی از جریان انحرافی ندارند، تضعیف میکند. این طبقه متوسط شامل دو دسته عمده است، اول، قشر معمول مذهبی که عمدتا در انتخابات ریاستجمهوری قبل به احمدی نژاد رای دادهاند اما جریان انحرافی را تایید نمیکنند و دوم، گروهی از جامعه که از ابتدا به احمدینژاد رای ندادهاند و عموما در شهرهای بزرگ بهسر میبرند؛
2- گرتهبرداری از نوعی گفتمان ملایم غربگرایانه که میتوان آن را تقلیدی ناشیانه از جریان اصلاحات دانست، هرچند که ادبیات غربگرایانه اصلاحات تندتر از ادبیات تقلیدی جریان انحرافی است. طیف تندروی اصلاحطلبان در این ادبیات بهمراتب چیرهدستتر از جریان انحرافی است چرا که اصلاحطلبان دستکم مسلح به چهرههای آکادمیکی هستند که ادبیات غربگرایانه را میشناسند در حالی که جریان انحرافی تنها برخی کلمات نظیر «آزادی انسان»، «بیداری انسان» و «حقوق انسان» را طوطیوار تکرار میکند، بدون اینکه سواد لازم برای درک این کلمات را داشته باشد؛
3-ابداع شعارهای جدید که شاخصترین آنها «بهار میآید» و « زنده باد بهار» است. تلاش برای گره زدن این مفاهیم با مقدسات مذهبی مردم هم در سطحی گسترده ادامه دارد. هرچند این تلاش اصیل نیست و نمیتواند در درازمدت ادامه یابد اما برای سه ماه مانده به انتخابات، میتواند موثر باشد.
4-بسیج سایبری افراد طرفدار جریان منحرف در شبکههای اجتماعی و وبلاگها آخرین تیر ترکش منحرفین برای هویتسازی کاذب است. بهخصوص در شبکههای فیسبوک و گوگل پلاس، صفحات متعددی به حمایت از کاندیداتوری سرکرده جریان انحرافی اختصاص یافته است و تعداد وبلاگهای حامی این جریان نیز رو به افزایش بهنظر میرسد. اینها حتی در فیسبوک برای خود نظرسنجی انتخاباتی هم برگزار کردهاند که البته حتی در آن هم حایز اکثریت مطلق نشدهاند!
به نظر میرسد که مدیریت این تحرکات سایبری از سامانهای متشکل برخوردار باشد یا حداقل می توان گفت که احتمال آن بعید نیست. در فیسبوک، نظرات کاربرانی که در صفحات جریان انحرافی از این جریان انتقاد می کنند، از سوی مدیریت این صفحات مدعی آزادی بیان و انسانگرایی در مدتزمانی نسبتا کوتاه حذف میشود.
بهنظر میرسد جریان انحرافی برای هویتسازی تلاش دارد از مسیر گفتمانسازی عبور کند یعنی منظومهای از معانی مشترک به وجود آورده و آن را در سطح جامعه تثبیت کند. این مسیری پرسنگلاخ است و بعید است این جریان بتواند برای خود گفتمانی پاینده ایجاد کرده و از طریق آن به سرمایه اجتماعی دست پیدا کند؛ چرا که:
اولا، تدابیر اقتصادی پیشتر مذکور، جنبه موقتی دارند و با ضرباتی که بهشاکله اقتصاد کشور میزنند، در بلندمدت حتی منجر به نارضایتی عمومی از این جریان خواهند شد؛
ثانیا، ادبیات بهکار گرفته شده از سوی این جریان فاقد پیشزمینههای علمی لازم است. چه از منظر آکادمیک و چه از منظر مذهبی،جریان انحرافی کمسوادتر از آن است که بتواند برای خود آبرویی دست و پا کند.
ثالثا، سرمایه اجتماعی در کف اجتماع شکل میگیرد نه در فضای سایبری. تجربه ثابت کرده است که فضای سایبری افکار عمومی جامعه ایران را نمایندگی نمیکند.
رابعا، جریان انحرافی دارای رقبایی است که در جامعه ایران دارای سرمایه اجتماعی مسبوق به سابقه طولانی هستند. آن جریانها که ریشه دارند، فضا را بهراحتی برای منحرفین خالی نمیکنند.
هویتهای کاذب اجتماعی و سیاسی زیادی در صد ساله اخیر در ایران شکل گرفتهاند و سپس منحل شدهاند. مدرنیته رضاخانی، ایرانگرایی کسروی، اسلام التقاطی مارکسیستی و ... همه از این جملهاند. جا دارد جاعلان منحرف هویت، پیش از جریانسازیهای بیریشه، تاریخ را مطالعه کنند.