او به شدت به کسانی که با او تماس گرفته و از شهرستانها کسب تکلیف میکنند امر میکند که قویاً جلوی تظاهرات و ابراز مخالفت با رژیم گرفته شود و خصوصاً به شاه هیچ گونه توهینی نشود.
در این سند نظرات حقیقی آقای شریعتمداری (که در گفتگوی تلفنی خصوصی ابراز شده بود) هم درج شده است و ابراز مخالفت شدید او با امام (آن هم تنها یک روز پس از آن اعلامیه ظاهراً همراهانه با امام) آشکار شده است.
کلمه: انسانها همواره در معرض خطای در قضاوت هستند. گاهی این خطاها از ضعفهای تحقیقی و تدقیقی شخص قضاوت کننده یا حب و بغضهای او ناشی میشود، گاهی از فریب کاری و دغل بازی و نفاق کسی که دربارهٔ او قضاوت میکنند و گاهی هم از کمبود اسناد و مدارک.
این مطلب در قضاوتهای تاریخی هم صادق است و موجب شده که بعضی از مردم ما و حتی برخی از خواص (که بعضا جزو مبارزین پیش از انقلاب و مسئولین صدیق پس از انقلاب و یا تاریخنگاران مذهبی هم بودهاند) درباره برخی افراد قضاوتهای بسیار اشتباهی بکنند.
عموماً یکی از این قبیل قضاوتهای نادرست درباره شخص سید کاظم شریعتمداری رخ داده و میدهد. برخی افراد مدعیاند که او در ابتدای نهضت، همراه با امام بود و حتی از دیگر مراجع در این عرصه، قویتر و شتابانتر حرکت میکرد ولی بعدها (تنها به دلیل اختلاف در روش) از مبارزه کنار کشید، هرچند آخوند درباری هم نبود. حتی عدهای شدیداً بر حسن نیت و حسن صریرت او تأکید دارند و او را جزو پاکترین افراد تاریخ معاصر معرفی میکنند. امام آیا ماجراها واقعاً همین گونه بوده است؟
خوشبختانه چندی پیش مرکز اسنادانقلاب اسلامی پروندهٔ ساواک این شخص را در کتابی تحت عنوان «آیت الله شریعتمداری به روایت اسناد» منتشر کرد. ما نیز در این نوشتار (به رغم آنکه خاطرات و شواهد فراوانی برای تحلیل مشی حقیقی او وجود دارد) با مراجعه به همین اسناد تاریخی، آن ادعای پیش گفته را محک میزنیم. البته از بین انبوه این اسناد (که در کتابی ۱۰۰۰ صفحهای گرد آمده است) اسناد فراوانی را میشود ذکر کرد که ما به ضرورت کوتاه بودن نوشته، تنها چند سند را برگزیدهایم و آن اسناد محرمانه را در کنار اعلامیهها و پیامهای علنی همان وقت آقای شریعتمداری نهادهایم تا قضاوت آسان شود.
نکتهٔ مهم آنکه باید توجه کرد که مأمورین ساواک در حین تهیه این اسناد و گزارشات طبقه بندی شده گمان نمیکردند روزی این اسناد به دست مخالفین آقای شریعتمداری بیفتد و ضمناً این اسناد را نه برای کوبیدن یا بالا بردن کسی بلکه برای تکمیل پروندهها وخبر دادن به مافوق و برای تعیین خطی مشی رژیم در امور مختلف و تعاملات مختلف و با دقت تهیه کردهاند و لذا در آنها مسائل تبلیغی و سیاسی راه نداشته (چرا که اسناد محرمانه بوده و قرار نبوده علنی شود تا جهت گیری تبلیغی خاصی در آن اعمال کنند) و لذا میشود به آنها اعتماد کرد.
برخوردهای رژیم و حوزه از سال ۴۰ به بعدبرای روشن شدن فضای زمانی تهیه آن اسناد باید گفت وقتی در سال ۴۰ آیت الله العظمی بروجردی رحلت فرمودند، رژیم گمان کرد حوزه دیگر قدرت چندانی برای مقابله با اقدامات او نخواهد داشت و لذا شروع به اقدامات مختلف در حوزههای متعدد طبق میل و ملاکهای خود کرد که اولین تقابلش با روحانیت بیدار (و در رأس آنها امام خمینی) در جریان تصویبنامهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی به وجودآمد که در آن ماجرا به دلیل بصیرت و ایستادگی محکم امام، رژیم مجبور به عقب نشینی شد.
در انتهای سال ۴۱، رژیم که فکر میکرد روحانیت با دولت مشکل دارد و اگر پای شاه وسط بیاید جرئت مخالفت نخواهد داشت، ماجرای انقلاب سفید شاه و ملت و برگزاری رفراندم راجع به مواد ششگانهٔ آن را در دستورکار قرار داد. این بار هم امام محکم ایستادند و این رفراندم را تحریم کردند که موجب عدم شرکت مردم و مفتضح شدن شاه شد.
تحریم ر
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: چهار شنبه 6 بهمن 1389برچسب: جنبش, سبز, موسوی, خاتمی, کروبی, احمدی نژاد, ولایت, فتنه, دی, هاشمی, شاه, خبر, ایران, اخبار, آزادی, سیاست,
|